محل لوگو

جايگاه ايران در اقتصاد جهاني گردشگري 15 ص


جايگاه ايران در اقتصاد جهاني گردشگري 15 ص

نام فایل : جايگاه ايران در اقتصاد جهاني گردشگري 15 ص

فرمت : .doc

تعداد صفحه/اسلاید : 21

حجم : 190 کیلوبایت


دكتر حميد جعفري استاد يار و عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد (گروه جغرافيا )
ما كجا ايستاده ايم ؟
جايگاه ايران در اقتصاد جهاني گردشگري
چکيده
گردشگري به عنوان يک فعاليت اقتصادي چند بخشي ، داراي اثرات دوگانه مستقيم و غير مستقيم بر اقتصاد ملّي است . از جمله آثار مستقيم گردشگري بر اقتصاد ملي مي توان به بهبود تراز پرداختهاي بين المللي ، اشتغال وسيع ، فرصت سازي اقتصادي و افزايش تقاضا براي کالاها و خدمات اشاره نمود و همچنين توزيع فرصت هاي اقتصادي بين مناطق مختلف کشور ، گسترش تکنولوژي ، جذب سرمايه گذاريهاي خارجي ، توسعه تجارت و نيز رشد صنايع دستي و بومي از جمله آثار غير مستقيم گردشگري بر اقتصاد ملي است .
چنانچه درآمد زايي و اشتغال زايي را دو شاخص مهم در يک فعاليت اقتصادي موفق در نظر بگيريم هر دو اين شاخص ها به صورت وسيع و پايدار در گردشگري قابل تأمين و دسترسي است . توقع اينست كه کشور ايران به عنوان يکي از 10 کشور اوّل جهان به لحاظ جاذبه هاي گردشگري ( امين اسماعيلي ، 9 ) و نيز قرار گرفتن در بين 5 کشور برتر دنيا از نظر اکوتوريسم ، از جايگاه مناسب تري در سطح جهان برخوردار باشد که البته چنين نيست ، از اين رو در مقاله حاضر سعي شده است ضمن بررسي جايگاه ايران در اقتصاد گردشگري جهاني در يک دوره آماري ده ساله ( 2000-1991 ) راهكارهايي مناسب ، واقعي و مبتني بر تجربيات كشورهاي موفق جهت رفع چالشهاي پيش روي اين فعاليت اقتصادي ، به منظور افزايش سهم در بازار بين المللي ارائه گردد .
مقدمه
تا قبل از ايجاد جنبش جهانگردي يعني از سده هجدهم ميلادي و همگام با انقلاب صنعتي ، جهانگردي از جمله عادات طبقه ثروتمند بود ولي با توسعه صنعتي و حصول پيشرفت هاي مادي مانند : تحولات عظيم در صنعت حمل و نقل ، جهانگردي ديگر تفنّني منحصر به طبقات ممتاز جامعه نبوده بلکه جرياني شد که تقريباً تمام قشرهاي اجتماعي را در برگرفت ( دريو ،1371 ، 675).
در دهه 1970 توريسم به عنوان ابزاري براي توسعه کشورهاي در حال توسعه مطرح شد تا جايي که دکادت از آن به عنوان گذرنامه توسعه براي اين گونه کشورها ياد مي کند و امروزه نيز با توجه به گفته برخي کارشناسان نظير : تورنر ، توريسم بين المللي به عنوان اميد بخش ترين ، پيچيده ترين و جايگزين ترين فعاليتي مطرح است که جهان سوم با آن روبروست ( حسين زاده دلير، 1382، 24 و 25 ) و ايران به عنوان کشوري که با محدوديت منابع مالي و درآمدي و نيز فراواني جمعيت جوان و جوياي کار مواجه است با عنايت به توانمندي هاي صنعت گردشگري و قابليت هاي خود در جهت ايجاد شرايط مناسب به منظور رفع مشکلات اقتصادي ، در سالهاي اخير بيش از گذشته به اين صنعت پرقدرت و توانا توجه نموده و اکنون در راستاي چنين توجهي از لحاظ ورود گردشگران بين المللي و ميزان کسب درآمد و سهم در اقتصاد جهاني گردشگري جايگاه مناسبتري را به خود اختصاص داده است ولي اين جايگاه با توجه به توانمندي هاي ايران متناسب و در خور نيست . يک کشور زماني پذيراي گردشگران خواهد شد که از طرف آنها « مورد پسند » واقع شود و براي تحقق اين اتفاق بايستي فعاليت هاي خويش را جهت معرفي خود ، رفع موانع و ايجاد بستر مناسب گسترش داده تا گردشگران با اطلاع از ويژگي هاي کشور اقدام به انتخاب مکان سفر نمايند زيرا گردشگر به عنوان فردي که قصد سفر دارد بايستي تنها مکان سفر را انتخاب نمايد از اين رو هر کشوري که بتواند جاذبه هاي خود را عرضه نموده و نظر گردشگران را جلب نمايد بالطبع در بازار گردشگري جهان سهم بيشتري داشته و جامعه خود را از مواهب حضور گردشگران بهره مند مي سازد .
ايران با برخورداري از سابقه طولاني در شكل گيري بخشي از فرهنگ جهاني قادر است خود را به عنوان فرهنگي مستقل به دنيا بشناساند ( سازمان برنامه و بودجه؛1371،5)ضمن آنكه آثار باستاني متعدد ، تنوع آب و هوايي و چهار فصل همزمان ، مناظر طبيعي زيبا ، تنوع فرهنگ ها و قوميت ها و ... همگي مؤيد استعداد و توانايي کشور ايران براي جلب و جذب گردشگران است .
1- تاريخچه برنامه ريزي گردشگري در ايران
از دهه دوم قرن حاضر ، جهانگردي در ايران رسماً شکل گرفت و براي اولين بار در سال 1314 اداره اي به نام « اداره جلب سياحان خارجي و تبليغات » در وزارت داخله تاسيس شد و انجام امور مربوط به جهانگردي به آن اداره محول گرديد . در همين سال « کانون جهانگردي ايران » به منظور فراهم آوردن موجبات آسايش و آسان کردن مسافرت جهانگردان ايجاد شد ، اين کانون که به طور رسمي در بهمن 1317 به ثبت رسيد گشت هاي گوناگوني در داخل کشور براي بازديد جهانگردان ترتيب مي داد . در شهريور 1320 اداره جلب سياحان به « شوراي عالي جهانگردي » تغيير نام داد ، اين شورا هفته اي يکبار در وزارت کشور تشکيل مي شد . در سال 1333 شوراي عالي جهانگردي ، به « اداره امور جهانگردي » تبديل و در وزارت کشور متمرکز شد . از فعاليت هاي اين اداره طي سالهاي 37 تا 1333 مي توان به انجام برخي خدمات زيربنايي و تدوين قوانين و مقرّرات ناظر بر جهانگردي از جمله « قانون ورود و اقامت اتباع بيگانه » اشاره کرد . در فروردين 1342 سازماني به نام « سازمان جلب سياحان » وابسته به نخست وزيري تاسيس شد . هدف عمده اين سازمان معرفي پيشينه کشور و تشويق جهانگردان خارجي و داخلي به سير و سفر و بازديد آنها از آثار باستاني و مناظر طبيعي و ايجاد تمرکز و هماهنگي هاي لازم در امور مربوط به جهانگردي بود . در تير ماه 1353 سازمان جلب سياحان در وزارت اطلاعات ادغام شد و وزارتخانه جديدي به نام « وزارت اطلاعات و جهانگردي » به وجودآمد .
بدنبال پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1357 وزارت اطلاعات و جهانگردي ابتدا به وزارت ارشاد ملي و سپس به « وزارت ارشاد اسلامي » تغيير نام داد و حوزه معاونت جهانگردي اين وزارتخانه سرپرستي امور جهانگردي کشور را بر عهده گرفت . با تشکيل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي معاونت سياحتي و زيارتي اين وزارتخانه،دفتر ايرانگردي و جهانگردي را به منظور برنامه ريزي صنعت توريسم ، آموزش دست اندرکاران جهانگردي ، درجه بندي ، نظارت و نرخ گذاري تأسيسات ، برقراري ارتباط بين المللي با نهادها و ارگانهاي جهانگردي خارجي و شرکت در اجلاس ها ، نمايشگاه ها و مجامع بين المللي جهانگردي تشکيل داد . اين دفتر پس از مدتي برابر مصوبه 21 آبان 1358 شوراي انقلاب اسلامي به نام « سازمان مراکز ايرانگردي و جهانگردي » تغيير نام داد که عملاً از ادغام چهار شرکت دولتي به نامهاي شرکت سهامي تأسيسات جهانگردي ايران ، شرکت سهامي گشت هاي ايران ، شرکت سهامي مرکز خانه هاي ايران و شرکت سهامي سازمان مراکز جهانگردي براي ورزشهاي زمستاني بوجود آمده بود . ( مدرس ، 1378 ، 42 ) و در نهايت در سال 1382 با ادغام سازمان ميراث فرهنگي کشور و سازمان ايرانگردي و جهانگردي سازمان جديدي بنام « سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري » تشکيل شد .
2- جايگاه ايران در اقتصاد گردشگري جهاني
در دنيا هزينه اي كه جهانگردان ساليانه به مسافرت و تفريح اختصاص مي دهند سه برابر بودجه ايست كه صرف امور دفاعي مي شود (چاك واي گي ،1377،41)و شايد يكي از مهمترين دلايل توجه به جهانگردي اثرات اقتصادي اين وضعيت در توسعه و رشد ملي مي باشد . جهانگردي ضمن ايجاد يك رشته فعاليت هاي جديد در جامعه موجب فعال شدن ساير بخشهاي اقتصادي شده و مي تواند در برقراري موازنه ارزي نيز اثرات سازنده اي داشته باشد ، از اينرو برخي از كشورها جهانگردي را محور اصلي فعاليتهاي اقتصادي خود قرار داده و از اين طريق به منافع سرشاري نيز دست يافته اند (الواني و دهدشتي، 1373،187).
با نگاهي کلي و گذرا به وضعيت گردشگري در سالهاي قبل و بعد از انقلاب به وضوح در مي يابيم که سهم جهاني ايران از نظر تعداد ورود و درآمدهاي حاصل از گردشگري بين المللي در بعد از انقلاب بسيار کاهش يافته است زيرا پيروزي انقلاب اسلامي در ايران ضرورت تغيير نگرش نسبت به گردشگري را پيش آورد که در آن گذشته از ديدگاه اقتصادي ، تأثيرات فرهنگي و اجتماعي گردشگري نيز مطرح شد .
در دهه اول انقلاب ملاحظات فرهنگ اسلامي – انقلابي ، محافظه کاري سياسي و از همه مهمتر وقوع جنگ تحميلي، فراهمي هرگونه فرصت را از کارشناسان و مسئولان اجرايي گرفت و صنعت گردشگري را با رکود مواجه ساخت و آن را به بخش غير فعال در اقتصاد ايران مبدل نمود .
در دهه دوم انقلاب ، واقع بيني ها جاي بدبيني ها را گرفت و گردشگري جايگاه خود را در انديشه برنامه ريزان اقتصادي پيدا نمود ( زيرک باشي ، 1377 ، 77 ) به طوري که در پايان برنامه اول توسعه اقتصادي و اجتماعي ايران حدود 900 هزار گردشگر با 450 ميليون دلار درآمد ارزي پيش بيني شده بود که هر چند اين پيش بيني به واقعيت تبديل گرديد ولي در مقابل اين تعداد گردشگر و درآمد وارده حدود 7/4 ميليون ايراني به خارج مسافرت و حدود 5 ميليارد دلار ارز با خود خارج کرده اند که بدين ترتيب در پايان برنامه اول حدود 5/4 ميليارد دلار بيلان منفي داشته ايم ( رهنمايي ، 1376 ، 425 ) شواهد امر نشان مي دهد که بيلان گردشگري در برنامه هاي دوم و سوم توسعه نيز چندان بهتر از برنامه اول نبوده است ( بيک محمدي ، 1379 ، 248 ) .
اگر بازار را مکاني بدانيم که در آن عده اي جهت رفع نيازهاي خويش اقدام به پرداخت پول مي کنند ، در بازار بين المللي گردشگري نيز گردشگران با حضور خود و پرداخت پول اقدام به رفع نياز مي نمايند لذا جذب گردشگران و امکانات مالي آنها را مي توان مهم ترين پارامترهاي حاصل از صنعت گردشگري دانست از اين رو در اين قسمت جايگاه ايران را در بازار بين المللي گردشگري از حيث اين دو شاخص يعني تعداد گردشگران ورودي و نيز ميزان درآمد حاصله بررسي مي نماييم .
2-1- جايگاه ايران از لحاظ ورود گردشگران بين المللي
جهانگردي به عنوان بزرگترين و پر رونق ترين صنعت جهاني (كالين مايكل هال ، 1378، 11)پديده ايست اقتصادي ، اجتماعي ،فرهنگي و بسيار سياسي كه در هر جامعه اي متاثر از عوامل پيچيده و در هم بافته سياسي و اقتصادي و همچنين ويژگيهاي جغرافيايي است كه ديگران را مجذوب خود مي كند و اين جذابيت در ايران تغيير مثبت يافته است بطوريكه در سالهاي اخير تعداد گردشگران وارد شده به ايران همواره در حال افزايش بوده و از سير صعودي ملايمي برخوردار شده است به طوري که از 249000 نفر در سال 1991 به 1342000 نفر در سال 2000 رسيده است . اين در حالي است که سهم ايران از کل گردشگران بين المللي نيز در طي همين دوره ( 2000-1991 ) از 05/0 درصد به 2/0 درصد رسيده است يعني بيش از 4 برابر گرديده است ( جدول شماره يک )
جدول شماره يک : سهم ايران از تعداد گردشگران بين المللي طي دهه 2000-1991 به هزار نفر
سال
تعداد گردشگران
سهم ايران از کل گردشگران به درصد
ضريب جذب
جهان
...


مبلغ قابل پرداخت 24,900 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۱۳ تیر ۱۳۹۸               تعداد بازدید : 93

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما