محل لوگو

آریائیان 15 ص


آریائیان 15 ص

نام فایل : آریائیان 15 ص

فرمت : .doc

تعداد صفحه/اسلاید : 14

حجم : 79 کیلوبایت


1- آريائيان (هند و ايرانيان)
ايرانيان گروهي از مردمان شرقي نژاد هستند كه آنها را هند و اروپايي مي‌نامند. اين نژاد را از آن جهت هند و اروپايي مي‌نامند كه امروزه از اسپانيا پرتقال در اروپا تا ايران و افغانستان و پاكستان و هند در آسيا گسترده شده است. هند و اروپائيان خود به دو گروه شرقي و غربي تقسيم مي‌شوند. گروه غربي ملل اروپايي را تشكيل مي‌دهد و دسته‌ي شرقي آنها شامل هندي‌ها و ايراني‌ها است كه هند و ايراني نام دارند. منظور از ايرانيان ساكنان ايران زمين بزرگ يا هفت كشور است كه نام اين هفت كشور در اوستا ذكر شده است(رضايي، 1372 : صفحه 21 – 15).
در مورد خاستگاه هند ايرانيان در ميان دانشمند اختلاف نظر وجود دارد. بعضي از اين دانشمندان خاستگاه هند و اروپائيان راشبه جريزه اسكانديناوي دانسته‌اند و دليل كوچ آنها را سرماي شديد ذكر كرده‌اند. و برخي ديگر جايگاه نخستين اين عده را در شمال آلمان و جنوب دانمارك و در دشت‌هاي وسيع قسمت از اروپا دانسته‌اند و دسته‌ي ديگر محل سكونت اوليه اين عده را آسيا مي‌دانند و نواحي اطراف تاجيكستان كنوني و دامنه‌هاي پامير را خاستگاه هند و اروپائيان مي‌دانند (همان، 1372 : صفحه 21- 15). اما فريضه‌ي ديگري وجود دارد كه بدون توجه به خاستگاه هند و ايرانيان مي‌كوشد تا محل تجمع بزرگ آنها را در دوران پيش از تاريخ نشان ‌دهد. بنابراين فرضيه از ميان اين گروه هند و اروپايي قسمتي به شرق آمده و قسمتي ديگر به سوي غرب رفتند. و مركز تقريبي اين پراكندگي از اسپانيا تا هند و ايران است. آنچه پذيرفتني‌تر به نظر مي‌رسد آن است كه در روزگاران بسيار دور پيش از تاريخ اين اقوام هند و ايراني در كنار هم مي‌زيستند و در دشت‌هاي گسترده‌ي آسيا مركزي به سر مي‌بردند.
اين قبايل زندگي شباني داشته و چادرنشين بودند. و در پهنه‌ي گسترده‌اي از آسياي مركزي كه گويا در آن روزگاران آب و هواي مناسب‌تر و چراگاههاي گسترده‌تري داشت پراكنده بودند و به واسطه‌ي همين‌ آب و هواي مناسب داراي چهارپايان فراوان و مردم بسيار بودند و شدند. و همين افزوني و در نتيجه تنگي جاي حاصل از آن سبب مهاجرت اين عده به مناطق گسترده‌ي جنوبي گرديد. اين مردمان به سه دسته تقسيم شدند. گروهي به فلات ايران راه جستند گروهي به سوي دشت‌هاي آسياي صغير و گروهي نيز به سمت سرزمينهاي گرم و گسترده هند و پاكستان رهسپار شدند (همان ، 1372 : صفحه 21- 15). مهاجرين مذكور كه چابك سواراني دلاور و جنگاوراني سرآمد بودند پرورش اسب را رواج دادند. ايرانيان از نژاد اين مهاجران آريايي هستند. واژه‌ي آريا كه در اوستا ريشه و پيشينه دارد و به معناي شريف و نجيب و پاك آزاده به كار رفته و همه جا در مورد ايرانيان به كار رفته است. ريشه‌ي اين واژه در اوستا «اَيْرِيَهْ» آمده است.
كه به معني پاك، پاك‌نژاد و پاك‌زاد و ارجمند است و هميشه در مورد ايرانيان به كار رفته است(اسماعيل پور، سال 1377 : صفحه 111) آريائيان مهاجر با ساكنان بومي ايران زمين درآميختند و افكار و عقايد خود را در ميان آنان رواج دادند. كه از جمله اين عقايد پرستش عناصر طبيعت همچون ماه خورشيد و باد بود. آنان ايزدان گوناگون داشتند كه از مهم‌ترين اين ايزدان مي‌توان به مهر يا ميترا الهه‌‌ي خورشيد اشاره كرد( امامي، سال سوم : 19 – 5 ). ميترا يا مهر پدر خداي آرايائيان كه با ورود به فلات ايران همراه با آريائيان موجب تغيراتي در نگرش ديني و آئيني اقوام ساكن در بلاد ايران گرديد. و جاي مادر خداها يعني ايزد بانوهاي اقوام بومي ساكن در اين سرزمين را گرفت.(سنگاري، 1383: صفحه 139- 133)
2- آيين مهري :
مهر پرستي
(mehr- parasti)
يا ميترائيسم
(mitraism)
، آيين پرسش مهر يا ميثره (سانسكريت ميترا) يكي از خدايان هند و ايراني. اين آيين در آسياي صغير شكل خاص و سرّي به خود گرفت و از آن جا به روم و اروپا رفت، و مخصوصاً در ميان سربازان رومي رواج و انتشار يافت و مدتي از رقيبان سر سخت مسيحيت شد، ولي سرانجام با پيروزي قطعي مسيحيت در اواخر قرن 4 م. از ميان رفت. (اسماعيل پور، سال 1377 : صفحه 5 و 6)
مهرپرستي از همان آغاز آييني براي گروه‌ها و دسته‌هاي كوچك بود، و اين امر از معابد كوچك مهر كه اكنون در اروپا پيدا شده است معلوم مي‌شود. در اصل معابد مهر در غارها بود.
آن جا كه خاك زمين براي بناي معابد غاري و زيرزميني مساعد نبود معابد مهر را بر روي زمين بنا مي‌كردند.
حوادثي كه به مهر نسبت داده شده است عبارت است از تولد او از سنگ و تيراندازي او به تخته سنگي براي بيرون آوردن آب و تعقيب گاو نز و كشتن او از روي اكراه و اتحاد او با خداوندگار خورشيد و شركت با او در ضيافت و عروج به آسمان در گردونه‌ي خورشيد. (همان، سال 1377 : صفحه 7)
در آيين مهرپرستي انقلابيون (صيفي و شتوي) و اعتدالين (خريفي و ربيعي) موجب جشن و سرور و برگزاري تشريفات با شكوه بوده است. (همان، سال 1377 : صفحه 8)
مهر پرستان داراي هفت پايه يا درجه بودند كه ظاهراً از سيارات هفت گانه گرفته شده بود، كلاغ، داماد، سرباز، شير، ايراني، پيك مهر، و پدر. (همان، سال 1377 : صفحه 8)
در آيين مهرپرستان طبقات و تعيّنات اجتماعي وجود نداشت، و به اصطلاح شاه و گدا در برابر هم مي‌نشستند. در اين آيين، مهر به عنوان آفريننده و نجات دهنده‌ي انسان در روز بازپسين نظم نويني برقرار مي‌كند كه در آن مومنان واقعي در نعيم جاوداني خواهند بود. (همان، سال 1377 : صفحه 8)
3- ميترا در نخستين و واپسين مدرك
در سال 1906 ميلادي در بغازكوي آسياي صغير الواح رُسي‌اي مربوط به 1380 سال قبل از ميلاد پيدا شده كه متن آن به خط ميخي و زبان هيتي تحرير شده و شرح معاهده‌اي ميان شاه هيتي و شاه ميتاني درباره‌ي حوزه‌ي قلمروشان بوده است در اين ميان از 4 ايزد نام برده شده كه شامل ورونا، ميترا، ايندرا، دوناسيتاست. اين پيمان‌نامه را وينكلر در ميان الواح بغازكوي يافته است. ميتي‌وزه پادشاه ميتاني در اين الواح به برترين خدايان خود سوگند مي‌خورد و از آن 4 خدا ياد مي‌كند در اين الواح كه از جنس خاك رس هستند از ميترا و خدايان آسماني براي پايداري اين پيمان استعانت شده است. بر سر اين پيمان موافقت شده و انعقاد آن را در 14 قرن پيش از مسيح دانستند (بهار، 1381 : صفحه 453) و (صمدي، 1367 : صفحه 17). اما آخرين مدركي كه محتوي برنامه ميترا است در غرب يافته شده و مربوط به پنج قرن پس از مسيح است. پس قرون متمادي ناظر احترام مومنان نسبت به اين خدا بوده است (ورمازرن، 1381 : صفحه 15).
4- اشتقاق نام واژه مهر
ايزد مهر در سانسكريت به معني دوست و در اوستا و سنگ نوشته‌هاي فارسي به نام ميترا آمده در پهلوي مانوي و در فارسي ميانه و فارسي دري و نو به معني عشق و محبت و دوستي خورشيد است و همچنين هفتمين ماه سال شمسي و روز 16 هر ماه، مهر ناميده مي‌شود(پورداوود، 1347 : صفحه 392). براي معني نام واژه مهر خاورشناسان معاني گوناگوني را ذكر كرده‌اند. برخي آن را با واژه‌ي معادل سانسكريت يكي دانستند. و دوستي معني كرده‌اند. برخي آن را با خورشيد كي دانسته اندو او را خداي خورشيد پنداشتند. اما بيشتر پژوهشگران ايراني بر معني پيمان، اصرار مي‌ورزند و آن را تقريباً پذيرفته‌اند. ميترا نام ايزد فروغ و فرشته‌ي روشنايي است.
در گامتها به معني پيوستگي و تعهد به كار مي‌رود. ميترا در" وداها " نامه‌ي ديني هنديان واژه مونث به معني دوست است. و واژه مذكر نام يكي از خدايان بزرگ آن آئيني است (عالي خاني، 138 : صفحه 82)
دارمستتر كلمه مهر را به معني دوستي و محبت مي‌داند. يوستي مي‌گويد مهر واسطه‌ي بين فروغ محدث و فروغ ازلي است. و واسطه بين آفريدگار و آفريدگان است. هيچ يك از اين معاني مخالف يكديگر نيستند و معني اصلي واژه يعني معني ريشه‌ي آن، پيوستن و واسطه بدون است. معناهاي ديگر بعدها به واسطه‌ي شغل اين فرشته برخاسته است ( شفق، شماره 4 و
5
: ) و همچنين از ديدگاه ريشه شناختي ميثره ايراني باستان و مهر فارسي نو به معني عشق و رحمت دو واژه جداگانه‌اند. اگرچه با هم اشتراكات لفظي دارند و باهم مرتبط‌اند. نويسندگان ريشه‌هاي گوناگوني را براي لفظ مهر مطرح كردند و بر پايه‌ي همان نظريه به تغيير در معناي آن پرداختند (عالي خاني، 138 : صفحه 82).
5- تولد و مرگي اسرارآميز
مورخين تولد مهر را پس از زردشت و در سال 51 شاهنشاهي اشكاني نوشتند. در نيمه‌ي شبي ميان شنبه 24 دسامبر و يك شنبه 25 دسامبر در سال 272 پيش از ميلاد و درميان يك تيره‌ي سكايي از مادرش بانو ناهيد متولد شد. درميان مردمان شرق ايران (ورمازون، سال 1383 : صفجه 93). در نوشته‌هاي تاريخي سال تولد او 65 سال پيش از ملك اسكندر بوده. مادر او ناهيد در آدينه‌اي برابر با
...


مبلغ قابل پرداخت 24,900 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۱۳ تیر ۱۳۹۸               تعداد بازدید : 183

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما