نام فایل : جعل حديث
فرمت : .DOC
تعداد صفحه/اسلاید : 13
حجم : 92 کیلوبایت
فهرست :
جعل حديث
علل جعل حديث
تميز مجعولات
نمونه اي از احاديث مجعوله
وضاعين حديث
علائم و وسائل تشخيص احاديث مجعوله و صحيحه
جعل حديث
بايد دانست كه كليه احاديث منقوله، بصحت نپيوسته و روى دلائل و شواهدى، دست جعل در ميراث نبوت و ولايت برده شده.
سيد مرتضى مىفرمايد: همانا احاديثى كه در كتب شيعه و ساير مذاهب اسلامى نقل شده متضمن انواع اشتباهات و امورى است كه بطلان آن يقينى است مانند امور محال و چيزهائى كه دليل قطعى بر فساد آن داريم چون جبر و رؤيت ذات بارى تعالى و قول بوجود صفات قديمه براى خداوند و امثال آن از مطالبى كه ما را ناچار بنقد احاديث مىنمايد.
و از اين رو تشخيص صحيح و سقيم حديث، مشكل گرديده.و قهرا تناول اين علم، از عهده همگان خارج گشته.
در نتيجه هر كس را نرسد كه بهر منقولى اعتماد نموده، و آن را بساحت قدس نبوى و ولوى، انتساب دهد.
زيرا بصحت پيوسته كه پيغمبر فرمود هر كه بمن دروغ ببندد جايگاهش پر آتش گردد .نيز عقل، حاكم است كه آنچه از قول كسى نرسيده، بوى نتوان انتساب داد، تا چه رسد كه منتسب، بزرگترين امر حياتى و اجتماعى بشر، يعنى دين باشد.و منتسب اليهبزرگترين شخصيت جهان بشريت، و برترين مقام تربيت و تعليم يعنى پيشواى دين و مذهب.
اكنون بايد ديد كه با اين حكم شديد عقل و منع اكيد نقل، چه كسان و چگونه احاديثى صلاحيت تدوين و نقل را دارند.
علل جعل حديث
مىدانيم كه پس از پيغمبر اختلافات و حوادثى ميان مسلمين پديد گرديد.كه پارهاى از آنها سبب شد در زمينه آن، احاديثى جعل، و بدينوسيله موضوع، تثبيت شود، كه اهم آنها از اين قرار است:
موضوع خلافت و جانشينى پيغمبر.كه جمعى بنص رسول اكرم.و گروهى بحسب شورى مىدانستند.
روى كار آمدن معاويه، بدست آويز خونخواهى از كشندگان عثمان، (خليفه سوم) .
وى براى استحكام فرمانروائى خود بدو قوه مثبت و منفى بشرح زير تشبث كرد:
1. تبليغات و جعل حديث در فضائل بنى اميه (درباره رواياتى كه له خلفاء جعل كردهاند رك: ص 37 نوادر فيض)، و مظلوميت عثمان، و قلمداد نمودن على (ع) را از مسببين قتل وى .
2. سركوبى و نابودى مخالفين بنى اميه و اخفاء و اضمحلال فضائل بنى هاشم.و خاصه على (ع)، و تبديل فضائل آنجناب، به بديها .
موضوع خوارج، و تشكيل اصول اعتقادى بخلاف مبانى عامه، كه براى تشييد مبانى اعتقادى خويش، دست بجعل حديث زده و احيانا كسانى نيز عليه آنان حديث جعل مىكردند.چنانكه مهلب بن ابى صفره، براى ضعيف ساختن خوارج بجعل حديث عليه آنان دست زد.
تشعبات مذهبى.و آراء و معتقدات فرق منشعبه.از قبيل زيديه، معتزله، حنابله، ظاهريه، مجسمه، غلات، كراميه، اشاعره، متصوفه، باطنيه.با تشعبات طاريه بر هر فرقه و همچنين پيدايش مذاهب مختلف فقهى از ابو السعادات احمد بن منصور نقل شده كه بين دو دست پروردگار لوحى است كه در آن اسماء كسانى كه قائل بصورت از براى خدا و رؤيت حقتعالى و چگونگى آن شدهاند ثبت شده و فرشتگان بآنان مباهات مىكنند
از اسحق بن مهشاد نقل شده كه وى بر مذهب كراميه، جعل حديث مىكرد.و كتابى در فضائل محمد بن كرام نيز نگاشته كه تمام دروغ و جعل است.
سيوطى درباره احمد بن عبد الله جويبارى گويد: وی هزارانحديث برای كراميه وضع نمود، ابن حجر در فتح الباری گويد: كراميه وضع حديث را در ترغيب و ترهيب جايز دانسته و استدلال كردهاند كه اينكار دروغ له پيغمبر است نه عليه او.
سيوطى در مرقاة الصعود الى سنن ابى داود.ضمن نقد حديثى فرمايد: لم اقف على هذا باسناد، و لم ارمن ذكره الا الغزالى فى الاحياء و لا يخفى ما فيه من الاحاديث التى لا اصل لها.
مأمون بن احمد هروى از پيغمبر نقل مىكرد كه فرمود: در امت من مردى است، بنام محمد بن ادريس.يعنى الامام الشافعى كه براى امت، از شيطان خطرناكتر است و نيز مردى است بنام ابو حنيفه كه چراغ امت من است، و اين حديث را، وى هنگامى كه پيروان شافعى در خراسان رو بفزونى گذارده بودند جعل كرد (لسان الميزان 5/7 بنقل علوم الحديث) .در جلد پنجم «الغدير» پارهاى از احاديث موضوعه در فضائل ائمه اربعه را، نقل مىكند.از آن جمله: پيغمبر فرمود .مردى در امت من بنام نعمان و كنيه ابو حنيفه خواهد آمد كه وى چراغ امت من است و اين جمله را سه بار تكرار فرمود.
نيز فرمود: مردى خواهد آمد كه روش مرا زنده ساخته و بدعت را مىبرد.اسم وى نعمان بن ثابت است.ساير انبياء بمن و من بابى حنيفه فخر مىكنم.
...
مبلغ قابل پرداخت 27,000 تومان