محل لوگو

توسعه شهرها 70 ص


توسعه شهرها 70 ص

نام فایل : توسعه شهرها 70 ص

فرمت : .doc

تعداد صفحه/اسلاید : 73

حجم : 158 کیلوبایت


مقدمه
وجود برنامه توسعه شهرها از ابتداي قرن اخير يك ضرور غير قابل انكار مطرح گرديده و اين ضرورت در ايران در دهه چهل با تهيه و تصويب اولين طرح هاي جامع شهري عينيت يافت. ولي طي اين سال ها اجراي اينگونه طرح ها در اكثر موارد پيش بيني شده به علل گوناگون محقق نشد كه بررسي اين علل خارج از بحث مي باشد. ولي يكي از علل عدم موفقيت اجراي طرح هاي جامع و تفصيلي را مي توان در جدا بودن فرآيند تهيه و تصويب طرح ها از روند اجراي اين طرح ها دانست. به همين علت هيچ گاه شهرداري ها خود را موظف به تجهيز و سازماندهي براي تهيه برنامه هاي توسعه شهرها نمي دانستند و اگر هم به ندرت شاهد وجود تشكيلاتي براي تهيه اينگونه طرح هاي توسعه در شهرداري ها هستيم، نبايد آن را به منزله ورود شهرداري ها به عرصه تهيه برنامه هاي توسعه شهري دانست. يكي از موارد معدودي كه نويد ورود شهرداري ها به عرصه تهيه برنامه هاي توسعه شهري را مي دهد تشكيل معاونت طرح و برنامه در منطقه 6 است. كه براي اولين بار با تهيه برنامه پنج ساله اجرايي- عمراني شهرداري منطقه 6 به صورت جديد به سمت تهيه برنامه توسعه براي منطقه 6 حركت كرده است ولي تهيه اين برنامه نيز خود با مشكلات متعددي روبرو است كه مهمترين آنها به شرح زير است:
1-نبود طرح و برنامه بهنگام براي كل شهر تهران 2-قديمي بودن طرح هاي قبلي شهر تهران مثل طرح جامع و طرح ساماندهي 3-مديريت غير متمركز شهري 4-عدم انسجام كافي در سازمان هاي مختلف شهرداري 5-رشد بدون برنامه در شهر تهران بخصوص طي دو دهه ي اخير 6- خلاءهاي اطلاعاتي بسيار زياد 7-منابع مالي ناپايدار در شهرداري تهران.
مجموعه مشكلات بالا سبب مي گردد كه نتوان براي شهر تهران برنامه پنج ساله اي را بصورت بسيار قاطع و مطمئن و منسجم ارايه داد و اين موضوع به نحو بسيار شديدتري براي مناطق شهري صدق مي كند. بخصوص آنكه با توجه نبود طرح هاي بالادست، نمي توان به نقش مناطق شهري در كل پهنه شهر تهران دست پيدا كرد ولي از سوي ديگر نيز نمي توان توسعه شهر و مناطق آنرا به دست روزمرگي سپرده و چاره اي جز برنامه ريزي با ملحوظ قرار دادن موانع و مشكلات نمي باشد. تهيه برنامه پنج ساله اجرايي-عمراني شهرداري منطقه 6 تهران با توجه به مشكلات و موانع ذكر شده از اواخر سال 80 شروع گرديد و از همان ابتدا ضمن جمع آوري اطلاعات پايه سعي گرديد كه به تصوير نسبتاً صحيح و دقيقي از اين منطقه در زمينه هاي مختلف دست پيدا كرد تا با انعطاف پذيري زياد به تهيه برنامه پنج ساله شهرداري منطقه 6 پرداخت. در هر صورت طرح پيش رو اولين نمونه از تهيه برنامه پنج ساله شهرداري هاي كشور مي باشد و مسلماً با كاستي هايي رو به رو است ولي در هر صورت تلاش بر اين بوده كه با استفاده از كارشناسان با تجربه در زمينه هاي مختلف مطالعاتي، برنامه اجرايي- عمراني شهرداري منطقه 6 به نحوي تدوين گردد كه بعنوان يك سند اجرايي و برنامه اي مورد استفاده مديريت شهرداري منطقه قرار گيرد.
از آنجا كه شه سيستمي باز است، پيچيده، چند بعدي و پويا، پيش بيني براي تمام اجزاء و تغيير و تحولات آن و برنامه ريزي دقيق و كامل براي تمام عناصر و اجراء آن، نه ممكن و نه لازم است و برنامه ريزي شهري اگرچه به «جامع نگري» نياز دارد ولي نمي توان تمام حيات آنرا در چارچوب يك «طرح جامع» شناسايي و برنامه ريزي كرد.
تفكرات و جهت گيري هاي مبتني بر معماري در طراحي شهري:
جهت گيري هاي مبتني بر معماري شهري بيشتر زاييده ي انديشه ي طرح هاي وسيع، مراكز شهري، مجموعه هاي مسكوني و مانند آن به صورت بخش هايي در شهر است. بويژه تفكرات زيباسازي و سيماي شهري، آذين شهري شامل توليدي و روشنايي و علايم و مانند آن در اين جهت گيري غلبه دارد. ترديدي نيست كه چنين مباحثي در حوزه ي فعاليت طراحي شهري قرار دارند، اما طراحي شهري تنها متوجه چنين مواردي نيست. از طرفي خصوصيت كار معماري به طور عام نشان مي دهد كه فعاليت در مرجله اي خاتمه يافته است، اما توسعه و تحول كالبدي شهر فضاهاي شهري در طول تاريخ حاكي از اين است كه ايجاد هيچ شهري با يك طرح مشخص و تغييرناپذيري شروع نشده تا در مرحله اي معين تمام شود، و اين امر حتي در مورد شهرهاي از پيش طراحي شده مانند ميله توس و پيرينه در يونان باستان و مونپازيه در قرون وسطي نيز صادق بوده است. در ضمن، شايد قوت يافتن جهت گيري مبتني در طراحي شهري معلول برداشت از برخي نوشته هاي پيشگام چند دهه ي اخير در حوزه‌ي طراحي شهري است. براي مثال، مآخذي مانند كتاب ارزشمند اسپراي ريگن به نام طراحي شهري: معماري شهرها

(14)ممكن است اين تصور خطا را به وجود آورده باشد كه طراحي شهري همان معماري است منتهي در مقياسي بزرگ تر، حال آنكه مباحث كتاب غير از اين است. طراحي شهري، به ويژه در كشورهايي كه داراي فرهنگ غني معماري و شهرسازي هستند، رشتهاي مستقل است نه معماري است نه برنامه ريزي شهري، اما با هر دوي اينها و تخصص هاي ديگري كه بدان ها اشاره شد رابطه دارد
طراحي فضاي شهري (فضاهاي شهر و جايگاه آن در زندگي و سيماي شهري) محمود توسلي با همكاري ناصر بنيادي
اهميت تاريخ معماري و شهرسازي:
معمولاً در تاريخ هنر هر دوره اي مدرجاً بر پايه ي تلفيقي از عناصر شكلي و عملكردي دوه هاي گذشته استوار مي شود. لذا ناديده گرفتن تاريخ تحليل معماري و شهرسازي به طراحي سبك سرانه براي زمان حال مي انجامد و چنين حالي براي ساختن آينده نيز حرفي نخواهد داشت. بار ديگر لازم است به اين ظر تبيين دقت كنيم كه زندگي جريان هماهنگ و پيوسته ي تجربه هاست و هر تجربه ي نوي بر اساس تجارب قبلي است كه شكل مي گيرد.
روي گرد آن از مفاهيم، معاني و اصول شكل دهنده ي فضاهاي معماري و شهري گذشته است. چگونه مي توان فرهنگ بشري را در طول تمام قرون و اعسار ناديده گرفت. آينده ي مستحكم بر تكميل و تصحيح گذشته استوار مي گردد. اشتباه مدرنيسم گسستن از تاريخ و ناديده گرفتن سنت بود. در بررسي مسئله ي مدرنيسم در معماري و شهرسازي بايد به تأثير آن در مجموع توجه كرد نه طراحي چند ساختمان منفرد توسط هنرمنداني سنت شكن، بدعت گذار و نوآور كه در هر دوره ي تاريخي يافت مي شوند. در ايران تأثير مدرنيسم در مدارس معمارس و شهرسازي بحثي است بنيادي. مدرنيسم كه در دهه هاي اول تأسيس رشته هاي معماري و شهرسازي فراگير بود، برهنه عمل كرد و نظر شهروند ايراني را نسبت به گذشته آلوده نمود. معماري آرام و نجيب ايراني در برابر حملات گستاخانه مدرنيسم تاب نياورد و متلاشي شد. اگر در غرب به تدريج زير خشم نقادان آگاه معماري و شهرسازي از دوره ي پس از مدرنيسم به در كرد! در ايران از همان آغاز بدون مقاومت پذيرفته شد. هر روز هزاران مسجد و مدرسه و خانه در شهرهاي ايران بر پا مي شود بدون اينكه كوچكترين ارتباط با فرهنگ معماري ايران داشته باشد. اين گونه بحث درباره ي ارزش هاي گذشته و مدرنيسم ممكن است نشانه ي طرفداري از تقليد و تكرار گذشته به شمار آيد. حاشا و كلا كه اين توقف است و از حركت باز ايستادن. مقصود ادراك گذشته و آموختن آن گوهر اساسي معماري گذشته، يعني فضاست، چيزي كه ديگر زمان نمي شناسد و فضاي شهر واجد همين گوهر اساسي است، به ويژه فضاهايي كه در طول تاريخ به تدريج شكل گرفته اند.
تخريبگرايي، يك پديده اجتماعي
امروزه در اكثر مناطق شهري، تخريب گرايي، به شدت شيوع پيدا كرده است. اين پديده، مختص جوامع صنعتي نيست و در مناطق رو به توسعه ي شهرنشيني، و در مناطقي كه بافت جمعيتي ناهمگوني دارند يا با افزايش جمعيت، مهاجرت و دگرگوني در نظام ارزشي رو در رو هستند به وفور يافت مي شود.
تخريب گرايي جنبه هاي زير را دارا است:
الف)جنبه هاي خضونت و تخريب
ب)صدمه به چيزهايي كه متعلق به ديگران است و نه شخص تخريب گر
پ)صدمه به اموال عمومي و مردم
ت)در كل هر خسارتي كه فرد خسارت زننده بايد آن را جبران كند و مسئوليت خسارت وارد بر عهده ي اوست آن چه در اين ميان بيشتر ديده شده است، صدمه به اموال عمومي است كه مبلمان شهر هم در آن جاي دارد.
در اين مورد شايد از آن جا نشأت مي گيرد به نظر نمي رسد اموال ياد شده صاحبي داشته باشد، يا حداقل تعيين مالكيت آنها دشوار است.
از ديدگاه اجتماعي، انگيزه ي تخريبگرايي را مي توان در پنج گروه دسته بندي كرد:
1.تخريبگرايي مال اندوزي 2.تخريبگرايي تاكتيكي 3.تخريبگرايي تفريحي
4.تخريبگرايي خصومت
تخريب گرايي، عامل تأثيرگذار بر طراحي
...


مبلغ قابل پرداخت 26,500 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۱۲ تیر ۱۳۹۸               تعداد بازدید : 99

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما