نام فایل : سياست آمريكا در خليج فارس
فرمت : .DOC
تعداد صفحه/اسلاید : 12
حجم : 71 کیلوبایت
سياست ايالات متحده در خليج فارس
حسين عسكري استاد روابط و تجارت بينالملل و صاحب كرسي ايران در دانشگاه جورج واشنگتن است. اين كرسي در سال 1974 توسط دولت وقت ايران در اين دانشگاه تاسيس شد. دكتر عسكري كه دكتراي خود را در رشته اقتصاد از انستيتوي فناوري ماساچوست يا
MIT
گرفته علاوه بر حضور در هيات اجرايي صندوق بينالمللي پول به عنوان مشاور ويژه وزير دارايي عربستان و مدير تيم بينالمللي كارشناسان انرژي ترسيمكننده طرح انرژي بلندمدت دولت سعودي نيز فعاليت كرده است
.
وي دربازه زماني 92-1990 به عنوان ميانجي به بهبود روابط ميان ايران؛ عربستان سعودي و كويت كمك كرد. او علاوه بر تاليف آثاري چون <صادركنندگان خاورميانه: چه بر سر توسعه اقتصادي آمد؟>، <تحريمهاي اقتصادي، بررسي فلسفه و كارآيي آنها>، <بررسي موضوعي تحريمهاي اقتصادي ايالات متحده: تجربه ايران، كوبا و چين>، <توسعه اقتصادي در كشورهاي حاشيه خليج فارس: نعمت و نفرين نفت>، <بدهي جهان سوم و نوآوري مالي>، <عربستان سعودي: نفت و جستوجوي توسعه اقتصادي> با حضور در برنامههاي تحليلي شبكههاي بيبيسي، انبيسي، سيانان، بلومبرگ و الجزيره و نيز نگارش مقالات تحليلي متعدد در نيويوركتايمز، واشنگتنپست، اينترنشنال هرالد تريبيون، يواس نيوزاند ورلد، ريپورت و نشنال اينترنت در زمره معتبرترين تحليلگران مسائل منطقهاي به شمار ميرود. دكتر عسكري در مطلب حاضر تلاش كرده است تا به روند سياستهاي آمريكا در خليجفارس كه مبتني بر دستيابي اين كشور به نفت منطقه است، پرداخته و آن را در سياستهاي آينده آمريكا بررسي كند
.
اصليترين منافع آمريكا در خليج فارس منافع اقتصادي بوده و خواهد بود، چراكه از اين طريق ميتواند بر منابع انرژي منطقه كنترل و دسترسي بهتري داشته باشد و به تبع آن بازار پرسودي را براي صادرات اين كشور تضمين خواهد كرد. بنا بر اظهارات بوش در انتخابات ميان دورهاي 2006 نيروهاي آمريكايي به دلايلي مرتبط با نفت، همچنان در عراق مستقر خواهند بود. به توجه به تاريخچه آنچه كه مشوق مداخله و فعاليت نظامي ايالات متحده در خليج فارس و همچنين تقابل مربوط به انرژي و ژئوپوليتيكي آمريكا با چين شد، احتمال دارد چنين انگيزهاي بر سياست رئيسجمهور آينده آمريكا در منطقه حاكم شود
.
در پي نفت
نفت آرمان آمريكا در بخش عظيمي از سالهاي قرن بيستم بوده و اكثر مداخلات غرب در منطقه خليج فارس به همين عامل معطوف بوده است. از اوايل قرن گذشته بريتانيا براي بدستآوردن نفت ايران شاهان ايراني را آلت دست خود قرار داده بود. آنچنان كه تا پايان جنگ جهاني دوم درآمد بريتانيا از نفت ايران بر درآمد خود ايرانيها از نفت پيشي گرفت. در 14 فوريه 1945 روزولت، رئيسجمهور وقت، براي تثبيت دستيابي ايالاتمتحده به نفت عربستان سعودي عبدالعزيز، پادشاه اين كشور، را بر عرشه ناو
USS Quincy
در ساحل مصر ملاقات كرد. در سال 1953 ايالات متحده و بريتانيابراي حفظ منافع نفتي بريتانيا و گشودن دري براي شركتهاي آمريكايي در ايران، دولت منتخب محمد مصدق كه منطبق بر قانون اساسي اين كشور بود را ساقط كرد. واشنگتن براي تضمين دستيلبي ايالات متحده به نفت خليج فارس از شاه حمايت كرد.انقلاب اسلامي مبارزهاي براي استقلال ايران از كنترل بيگانه بر نفت و امور داخلي اين كشور بود
.
پس از انقلاب اسلامي، ايلات متحده صدام حسين را حمايت كرد، چرا كه به نظر ميرسيد كه صدام فرصتي براي براندازي حكومت مخالف ايران مهيا ميكند. اسناد سناي آمريكا نشان ميدهد هنگامي كه روند جنگ عليه عراق پيش رفت، ايالات متحده و اروپا سلاح شيميايي و اطلاعات مربوط به ميدان جنگ را در اختيار صدام قرار دادند كه حاصل آن كشته و زخمي شدن حدود يك ميليون ايراني بود.2 سال پس از پايان اين جنگ صدام حسين به كويت حمله كرد و به تهديدي براي عربستان سعودي و منابع نفتي اين كشور مبدل شد. او ديگر براي ايالات متحده سودي نداشت و در واقع تهديدي براي منافع آمريكا شده بود، ايالات متحده نيروهاي عظيمي را در خليج فارس گرد آورد و صدام را از كويت بيرون راند. تمام نشانهها حاكي از تلاش آمريكا براي پيگيري منافع نفتي به عنوان محرك اين سياستها است
.
از زمان جنگ جهاني دوم، ايالات متحده از حاكمان خودكامه عرب در خليج فارس حمايت كرده است تا بدين ترتيب دستيابي به نفت، قراردادهاي پرسود تسليحاتي و خدمات مهندسي را تضمين كند. ترويج دموكراسي و نهادهاي دموكراتيك هدفي موقتي- ولي هرگز پيگيري نشده- بوده است. در واقع خلاف آن مدنظر بوده است: حمايت ايالات متحده از حاكمان خودكامهمانع از تغيير رژيم و بنابراين ظهور حكومت دموكراتيك شده است
.
بوش به حمايت از ديكتاتورها از قبيل آلسعود در عربستان سعودي ادامه ميدهد، اين در حالي است كه از تعهد خود به دموكراسي و حقوق بشر سخن ميگويد-سياستي كه القاعده از آن به عنوان اهرمي براي جذب نيرو بهره برده است. تنها نگاهي سطحي به عربستان سعودي نشان ميدهد كه اين كشور همه چيز دارد غير از دموكراسي: قانون اساسي ندارد، تا همين اواخر انتخابات نداشت و اكنون تنها براي بخشي از شوراي شهر انتخابات برگزار ميشود، تمام كليساها و كنيسهها ممنوع شده اند، زنان از حقوق كمي برخوردارند، از آزادي بيان حمايت نميشود، و حاكمان آزادانه از كشور سود ميبرند . با اين حال ايالات متحده از چنين حاكماني كه روي ذخاير بزرگ نفتي نشستهاند حمايت ميكند و براحتي آنها را ميانهرو ميخواند
.
شهروندان عرب ايالات متحده را به خاطر حاكمان خودكامهشان و نبود آزادي مقصر ميدانند. حمايت تاريخي آمريكا از رژيمهاي غير منتخب عامل اصلي ضد آمريكاييگري و تروريسم در دنيا بوده و خواهد بود-عامل زايش و تقويت امثال اسامه بن لادن و ايمن الظواهري تاريخ نشان داده نياز و طمع آمريكا به نفت و بازارهاي صادرات بر دموكراسي مقدم بوده است كه تقابل آمريكا با رهبران منتخب اما مخالف واشنگتن كاو مويد آن است
.
جنگ عراق و مقاصد ايالات متحده
...
مبلغ قابل پرداخت 26,500 تومان