نام فایل : خورشيد
فرمت : .doc
تعداد صفحه/اسلاید : 36
حجم : 258 کیلوبایت
مقدمه
در دوران باستان، يونانيها، ستارهشناسي را «ملكهي دانشها» ميناميدند. ستارهشناسي مسلماً قديميترين دانشهاست. حتي قبل از آنكه ستارهشناسي به صورت دانشي واقعي در آيد، انسانهاي دوران باستان شيفتهي ديدنيهاي آسمان بودند و خورشيد و ماه را خدايان روز و شب ميدانستند. انسان به زودي دريافت كه ميتواند از خورشيد، ماه و حتي ستارگان براي اندازهگيري زمان استفاده كند، زيرا اين اجرام با گذشت زمان در پهنهي آسمان با نظمي شبيه به حركت عقربههاي ساعت از جايي به جاي ديگر ميروند. مصريها و بابليها 2600 سال قبل از ميلاد، مصريان اهرام سنگي و چند صد سال قبل از آن بابليان «زيگورت»هاي خشت چين خود بنا نهادند، ولي آنها پيش از اين، اندازهگيري طول فصلها با استفاده از خورشيد و ستارگان انجام ميدادند. همچنين مصريان كشف كرده بودند كه با مشاهدهي دقيق طلوع ستارة درخشان شعراي يماني در آسمان صبحگاه ميتوانند زمان طغيان سالانة رود نيل را پيشبيني كنند، زيرا اين امر در تقويم كشاورزي آنها مهمترين رويداد شمرده ميشد. تا اين زمان مصريان در مساحي نيز خبره شده بودند و توانستند با استفاده از ستارگان صورت فلكي دب اكبر (خرس بزرگ)، چهار ضلع هرم بزرگ را دقيقاً در جهت شمال، جنوب، شرق و غرب بنا نهند.
مصريان خورشيد را «رغ» (خداي خورشيد) ميناميدند. از آنجا كه گرما و نور خورشيد به زمين حيات ميبخشد. لذا خورشيد مهمترين خداي آنان شد. آنها اعتقاد داشتند كه خداي بزرگ، خورشيد هر روز به هنگام طلوع با سوار شدن در قايقي كه بر پشت الهة آسمان موسوم به «نوت» قرار دارد، از پهنة اقيانوس ميگذرد. همچنين فكر ميكردند كه خورشيد به هنگام غروب كه در زير فرو ميرود، حركت خود را در دنياي تاريك زير آسمان ادامه ميدهد.
در طي شب كاهنان معابد با هراس از اينكه ممكن است خورشيد تا ابد از زمين دور شود، براي بازگشت آن به دعا ميپرداختند. آنگاه به هنگام طلوع خورشيد، كه به معني استجابت دعاي آنان بود، براي ستايش خداي خورشيد سرود مذهبي ميخواندند. به اعتقاد مصريان ماه نيز خداي ديگري است كه سوار بر قايق پشت «نوت» در آسمان حركت ميكند. در كندهكاريهاي، معابد و الواح و نقاشيهاي روي تابوت اجسام موميايي شده كه در موزهها موجودند ميتوان شواهدي بر اين اعتقادات و از جمله قايق ستارگان به دست آورد.
خورشيد ما به عنوان يك ستاره
خورشيد، يا ستارة ما فقط يكي از ميليونها ستارة عضو كهكشان ما يعني كهكشان راه شيري است. و تنها يكي از ميلياردها ستارة موجود در كل كيهان است.
در مقايسه با ستارگان ديگر، خورشيد ما جرم متوسطي دارد. با اين حال، براي ما ساكنان زميني جالبترين و مهمترين شي موجود در آسمان است. زيرا نور و حرارت آن بر تمام فعاليتهاي روزانهي ما تسلط دارد. بدون دريافت انرژي از نيروگاه دائمي خورشيد، زندگي در روي زمين امكانپذير نيست. فاصلة متوسط زمين از خورشيد برابر با 148800000 كيلومتر است. با وجود اين همه فاصله در هر كيلومتر مربع از سطح زمين انرژي معادل 1950000 اسب بخار از سطح خورشيد دريافت ميشود. ولي اين مقدار انرژي فقط كسر كوچكي از كل انرژي تابش خورشيد است كه تمام جهات در فضا پخش ميشود اگر ميتوانستيم از تمام انرژي كه خورشيد بر منطقهاي از سطح زمين به مساحت چند مايل يا كيلومتر مربع ميتابد بهرهبرداري كنيم آنگاه انرژي حاصل
آسمان در هر فصل چگونه تغيير ميكند
آسمان مانند ساعت و تقويم است و با تغيير ساعت در شب، و فصل در سال، تغيير پيدا ميكند در ساعت 10 شب ماه دي (زمستان) بخش چهارگوش صورت فلكي دب اكبر طوري قرار ميگيرد كه در سمت راست ستارهي قطبي واقع ميشود. ولي سه ماه بعد (بهار) دب اكبر در همان موقع شب، دقيقاً در بالاي ستارهي قطبي واقع ميشود و صورت فلكي ذات الكرسي كه به شكل
w
يا
M
است در پشت آن قرار ميگيرد. در ساعت 10 بعد از ظهر تيرماه (تابستان) دب اكبر به سمت چپ ستارهي قطبي ميرود. در ساعت 10 شبهاي مهرماه يا اوايل پاييز، اين هفت ستاره به افق شمالي ميروند و به جاي آن ذات الكرسي در افق بالاي آسمان به خوبي نمايان است و ميتوان آن را به عنوان راهنما در نظر گرفت و سه ماه بعد دور از نور تكرار ميشود.
(تابلوهاي راهنماي بهار)
شناسايي ستارهها و صور فلكي بهار را ميتوان از صورت فلكي دب اكبر يا خرس بزرگ آغاز كرد كه به صورت بسيار واضحي در غروب شبهاي بهار در بالاي افق آسمان شمالي پيدا است. هفت ستاره از اعضاي اصلي اين صورت فلكي هستند. در سمت مقابل ستاره قطبي، پنج ستاره دبليو (
w
) شكل ، صورت فلكي ذات الكرسي را تشكيل ميدهند. ستارة قطبي ستارهاي با درخشندگي متوسط است كه در مكاني به نسبت خالي از ستاره در آسمان واقع شده اين ستاره به طور دقيق در قطب شمال آسمان قرار نگرفته بلكه به اندازه يك درجه (دو برابر قطر ماه) از قطب شمال واقعي فاصله دارد.
شب هنگام كه نظارهگر آسمان هستيم متوجه ميشويم كه با توجه به چرخشي زمين به دور محور خود، ستارگان پيدا قطبي هم به ظاهر بر گرد قطب شمال (ستارة قطبي) در حال گردش هستند. حالا برميگرديم به دب اكبر. اگر دو ستارهي انتهايي يا ستارههاي راهنماي دب اكبر را از جهت مخالف ستارة قطبي ادامه دهيم به صورت فلكي اسد ميرسيم. اين صورت فلكي به لحاظ شكل داس مانند و تعدادي از ستارگانش كه شباهتي به علامت سوال فارسي دارند و در واقع سر اسد يا شير را ميسازند، معروف است.
حالا دستهي آبگردان دب اكبر را مد نظر قرار ميدهيم. اگر اين دسته را با توجه به انحنايش ادامه دهيم به يكي از ستارههاي روشن آسمان به نام سماك رامح (نگهبان شمال) ميرسيم و اگر به همين ترتيب انحنا را ادامه دهيم به ستارهي چشمك زن ديگري به نام سماك اعزل از صورت فلكي شنبله خواهيم رسيد. بايد توجه داشت كه ستارگان سماك اعزل و سماك رامح به همراه ستاره قلب الاسرار از صورت فلكي اسد، مثلثي نسبتاً معروف را در آسمان تشكيل ميدهند.
(تابلوهاي راهنماي تابستان)
در شبهاي تابستان سه ستاره مثلثي متساوي الساقيني را در آسمان بالاي سر تشكيل ميدهند. اينها به ترتيب درخشندگي عبارتند از: نسر واقع، نسر طاير و دنب. نسر واقع پنجمين ستارهي درخشان آسمان و نخستين ستارهي درخشان است كه در شبهاي ماه تير و مرداد و بالاي سر و به رنگ آبي سفيد، همچون الماس ميدرخشد. دنب درخشندهترين ستاره در صورت فلكي دجاجه ياقو است ولي بهتر است صليب شمالي خوانده شود. دنب در سد صليب واقع شده نيمساز زاويه دنب، قاعدهي مثلثي كه از نسر واقع و نسر طاير تشكيل شده را قطع مينمايد و به طرف ستارهي درخشان قلب العقرب در نيم كره جنوبي ادامه مييابد. در تيرماه قلب العقوب با تاريك شدن هوا در آسمان ظاهر ميشود. قلب العقرب بسيار باشكوه است و در ناحيهي قلب صورت فلكي عقرب، جاي گرفته است. خط اتصال دهندهي نسر واقع به دنب، ما را به چهار گوش مربوط به اسب بالدار (فرس اعظم) راهنمايي ميكند. اين چهار ستاره وقتي بالاي سر قرار ميگيرند، نشانگر فصل پاييزند. گذشته از مثلث تابستاني، آسمان فصل تابستان خالي از ستارگان بسيار درخشان و صورتهاي فلكي معروف است بايد دانست كه مثلث تابستان بر خلاف نامش در فصل پاييز هم در آسمان ديده ميشود. (تابلوهاي راهنماي پاييز) رفته رفته با غروب مثلث تابستان در غرب، چهارگوش مربوط به اسب بالدار به صحنه ميآيد. اين چهارگوش در ساعت 10 شب نيمة دوم مهر ماه در آسمان، به بالاي سر ميرسد و 8 بعد از ظهر در نيمهي دوم آبان ماه يا 6 بعداز ظهر آذرماه به فراز سر ميرسد. چهار ستارهي مستقر در چهار گوشهي اين شكل، چندان درخشان نيستند. آنها بخش بزرگي از آسمان را كه فاقد ستارههايي قابل ديد با چشم غير مسلح است، ميپوشانند. چهارگوش اسب بالدار، كليد راهنمايي براي پيدا كردن ساير ستارگان و صورتهاي فلكي مجاور در اين فصل از سال است. در قسمت شمالي چهار گوش، ستارهي دنب و بخشي از مثلث تابستاني قابل ديد ميشود. در بين چهار گوش و ستارهي قطبي، صورت فلكي دبليو شكل (
w
) ذات الكرسي قرار ميگيرد. همان طور كه در نمودار مشخص شده اگر دو ستاره دست كم چهار گوش را ادامه دهيد به ستارهي انتهايي ذات الكرسي ميرسيم كه امتداد آن به قطب و ستارهي قطبي برخورد مينمايد. بر عكس اگر ستارهي قطبي را به ستارهي انتهايي ذات الكرسي وصل كنيد و امتداد بدهيد به دو ستاره از ستارههاي چهار گوش اسب بالدار ميرسيم ودر واقع اين صورت فلكي نمايان ميشود خط وصلكننده دو ستارهي دست راست چهارگوش ياد شده بيننده را به ستارهي روشن فم الحوت از صورت فلكي حوت جنوبي راهنمايي ميكند. اما اين كار معمولاً در نقاطي از كره زمين كه در عرضهاي جغرافيايي ميانه واقعاند دشوار است، چون صورت فلكي حوت متعلق به نيم كرهي جنوبي است و نزديك به افق جنوب است.
(تابلوهاي راهنماي زمستاني)
...
مبلغ قابل پرداخت 26,500 تومان