محل لوگو

توسعه در اسلام


توسعه در اسلام

نام فایل : توسعه در اسلام

فرمت : .doc

تعداد صفحه/اسلاید : 26

حجم : 106 کیلوبایت


نظر اسلام درباره توسعه
تعاريف غرب در مورد توسعه، و اشکالات آن را بيان نماييد؟ آيا در اسلام تعريف جامعى در مورد توسعه وجود دارد؟
l
کلمه ى توسعه در زبان فارسى معادل
development
است. اين واژه در زبان انگليسى به معناى رشد کمىّ و افزايش مقدار است; به تعبيرى، رشد بادکنکى و افزايش کميت و مقدار توليدات و کالاها و خدمات و آنچه که موجب افزايش رفاه مادى بشر مى شود; به عبارت ديگر، توسعه در آغاز جلوه ى کمى داشته، ولى پس از گذشت حدود نيم قرن از مطرح شدن موضوع توسعه، خصوصاً ديدگاه هاى دو دهه ى اخير، با توجه به بعضى حوايج بشر، توسعه را به صورت کيفى و انسان گرا لحاظ نموده اند.
در آغاز که توسعه مطرح شد، هر کشورى را که درآمد سرانه اش بالا بود، توسعه يافته مى شمردند; البته در آمد سرانه ى بالايى که هم چنان فزاينده بود، چون رشد و توسعه تفاوت دارند; رشد به معناى افزايش درآمد سرانه به صورت صرفاً کمى است ولى توسعه به اين معناست که فزاينده بودن درآمد سرانه ى يک کشور با تحولى در زيرساخت هاى اقتصادى همراه است; به طورى که اين فزاينده بودن در آمد سرانه، حالت مستمر پيدا مى کند.
به هر حال، در آغاز وجه مادى توسعه مدنظر بود; ولى در دو دهه ى اخير به اين نتيجه رسيدند که گاهى روى کرد يک جامعه به توسعه، داراى آثار و نتايج زيانبار اجتماعى، روانى و سياسى خواهد بود; بنابراين، از جهت انسانى نيز به توسعه توجه شده است. و حتى توسعه اى مورد قبول قرار مى گيرد که علاوه بر افزايش درآمد سرانه و تحول در زيرساخت ها، با انسانى تر شدن زندگى، و تعميم توزيع بهتر درآمد جامعه و گسترش رفاه فراگير همراه باشد.
اگر بخواهيم با استفاده از منابع معرفت دينى در مورد توسعه نظر بدهيم، مناسب ترين واژه در اين زمينه واژه ى عمران است که در قرآن و روايات نيز آمده است و آن را به عنوان يکى از اهداف خلقت انسان بر روى زمين معرفى کرده اند. خداوند در قرآن مجيد از قول يکى از انبيا به قومش مى فرمايد:
(هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فِيها فَاسْتَغْفِرُوهُ);[1]
در اين جا استعمار به آن معناى زشتى که در اثر کارکرد غرب پيدا کرده، نيست; بلکه کشانيدن به عمران و آبادانى است. همان گونه که در زبان فارسى به آبادى شهرها و در زبان عربى به عمران البلاد تعبير مى کنيم. ابن خلدون، مفسر تاريخ، از آن به «علم العمران» تعبير مى کند و مى توان آن را به جاى کلمه ى توسعه به کار برد و اعتقاد داشت که در آن علاوه بر معناى کمى جهات کيفى نيز نهفته است. خداوند انسان را در روى زمين آفريد تا زمين را آباد کند و آباد کردن زمين هم حدى ندارد; بلکه مى توان آباد و آبادتر شود. حضرت على(عليه السلام) در خطبه ى اول نهج البلاغه مى فرمايد:
فأهبطه بعد التّوبه ليعمر أرضه بنسله; خداوند آدم را بر روى زمين فرود آورد تا زمين خدا را با نسل خودش آباد کند.
حضرت على(عليه السلام) در نامه اى به مالک اشتر، يکى از وظايف والى را عمران بلاد و آبادانى شهرها معرفى نموده اند. اين معنا مى تواند واژه ى مناسبى به جاى توسعه باشد. مفهوم عمران يک مفهوم چند بعدى است، يک بُعد آن، بُعد مادى است; يعنى افزايش امکانات مادى زندگى، توسعه ى کشاورزى، دام دارى، صنعت و گسترش بهره بردارى از زمين به عنوان مسکن و گسترش تجارت، که اين ها را به عنوان بُعد مادى توسعه مى گيريم. در مجموعه اى از روايات اهل بيت(عليهم السلام) کلمه ى عمران با استفاده از مبانى و مسائل ديگرى تحقق پيدا مى کند; يعنى عمران علاوه بر بُعد مادى، نتيجه ى يک حرکت اخلاقى، عاطفى و اجتماعى است.
(صلة الرحم تعمر الديار و تزيد فى الاعمار[2]);
از اين روايت استفاده مى شود که حرکت اخلاقى و عاطفى، باعث فزونى عمر و آبادانى جامعه مى شود; نيز در اسلام، عمران يک پديده ى صرفاً مادى و يک بعدى نيست. در روايت ديگرى از عبدالله بن عباس نقل شده است که رسول اکرم(صلى الله عليه وآله)از خداوند نقل مى کنند:
(بالقائم منکم أعمر أرضى بتسبيحى و تقديسى و تهليلى)[3]; به وسيله ى امام زمان(عج) من زمين را آباد مى کنم.
در اين جا وجه ديگرى از عمران، يعنى جلوه ى معنوى عمران و ازدياد امکانات مادى در اثر روى کرد معنوى نشان داده مى شود. خداوند در قرآن مى فرمايد:
(وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيهِمْ بَرَکات مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا.)[4]
اين بيان کننده ى تأثير يک بعد معنوى رفتار مردم است و نتيجه ى چنين رفتارى، يک حاصل مادى است; يعنى اگر ايمان داشته باشند، خداوند برکات مادى را بر آنها نازل مى کند; بنابراين عمران، يک حقيقت چند بعدى پيدا مى کند. غربى ها در تعريف توسعه، کم کم به اين معنا نزديک مى شوند; چون سخن از توسعه ى انسانى و امنيت خاطر و آرامش و رفع اضطراب دارند.
ما چگونه مى توانيم اين مسائل را به تحقق برسانيم؟ با افزايش شکوه مادى، اضطراب از بين نمى رود; بلکه بايد با روى کرد معنوى، عاطفى و اخلاقى همراه باشد، تا اضطراب از بين برود. دو بعد وجود انسان (بعد مادى و بعد معنوى) با هم حرکت رو به رشد داشته اند تا توسعه ى مدنظر اسلام تحقق پيدا کند. اگر ما بتوانيم عمران را به عنوان يک پديده ى چند بعدى تعريف کنيم، تعريف توسعه از ديدگاه اسلام را بيان کرده ايم; در حالى که توسعه ى غربى يک توسعه ى تک بعدى است. هرچند در حال چند بعدى شدن هستند; اما آن چند بعد اسلام، در آن لحاظ نشده است.
آيا صرف بالا بودن تعداد شاغلين زن مى تواند ملاک توسعه باشد؟
يکى از ملاک هايى که براى توسعه يافتگى يک جامعه در نظر مى گيرند، ميزان اشتغال بانوان است; در حالى که مى بينيم شغل هايى مورد محاسبه ى آمارى قرار گرفته اند که شايسته ى بانوان نيست. آيا صرف بالا بودن تعداد شاغلين زن مى تواند ملاک توسعه باشد؟
در غرب، در درآمد ملى، شغل زنان مورد توجه قرار مى گيرد; يعنى درآمد ملى آنها همراه با سايرين، درآمد ملى را تشکيل مى دهد; و احياناً خانم ها به مشاغلى اشتغال پيدا مى کنند که با روح، فيزيولوژى و ساختار حياتى آنها متناسب نيست.
طبعاً از نظر اسلام، اشتغال خانم ها به اين گونه امور معنا ندارد; اما توصيه دارد به مشاغلى بپردازند که با روح، خلقت و قدرت آنها سازگار و متناسب باشد. در جامعه ى اسلامى، ارزش کار خانم ها در خانه کم تر از ارزش کار آنها در بيرون از خانه نيست و لزوماً اجبارى در کار کردن بيرون از خانه ندارند. در نظريه ى جديد دهه ى اخير، انديشمندان و متفکران غربى به اين نتيجه رسيده اند که بازگشت خانم ها به خانه و تربيت فرزندان، فايده ى بيش ترى دارد. در خانواده اى که خانم خانواده در بيرون مشغول کار است ناگزير بايد هزينه هاى مادّى اضافى را متحمل شود; مثلاً چون خانم فرصت کافى براى درست کردن غذا ندارد، بايد غذاى آماده از بيرون بخرند. از همه مهم تر، تربيت فرزندان است. آثار روانى تربيت فرزند، به مراقبت مستقيم مادر بستگى دارد; در غير اين صورت، فرزند مشکلات روانى سنگينى را متحمل مى شود; به عبارت ديگر، زيان هاى روانى اى که فرزند از اين طريق متحمل مى شود، بسيار زياد است و نيز موجب پيدايش ضايعات اجتماعى و استرس هايى در مادر و فرزند، در حين جدا شدن از هم ديگر مى شود.
جوامع غربى با تشويق و کشانيدن خانم ها به مشاغلى که نيازى به شرکت آنان ندارد متحمل اين هزينه هاى اجتماعى مى شوند. اگر از بعد مادّى نيز در نظر بگيريم، حاصل کار يک خانم در داخل خانه با حاصل مادّى يک مرد در خارج از خانه، اگر برابر يا بيش تر نباشد، کم تر نخواهد بود و گاهى ارزش يک خانم در خانه بيش از آن چيزى است که در خارج از خانه از طريق اشتغال، کسب درآمد مى کند; به علاوه، ضايعات روحى و اجتماعى که بر اين کار مترتب مى شود، بسيار زيادتر است. ما مخالف نيستيم که خانم ها با مشاغل متناسب با خودشان، حتّى در خارج از خانه مشغول به کار باشند. ما در مدارس دخترانه، در تشخيص و درمان بيمارى خانم ها، پرستارى از بانوان و بسيارى از مشاغل ديگر نياز به حضور خانم ها داريم، و حتى اولويت اين است که از خانم ها استفاده شود; تا از آثار اخلاقى و اجتماعى نامناسب جلوگيرى گردد. البته اين باعث نمى شود که به تربيت فرزند و خانه نپردازد; بلکه اولويت با خانه و تربيت فرزند است; هم چنين اين ها مانع توسعه نيست و حتى مى توان در چنين مواردى اقدام ناشايسته ى اخلاقى را ضد توسعه دانست. مى توان کار خانم ها را از نظر مادى ارزش يابى و در درآمد سرانه محاسبه نمود; بنابراين، چون چنين کارى ميسر است; لذا لزومى ندارد که آنهارا در مشاغل خارج از خانه به کار بگيريم تا در درآمد سرانه منظور نماييم، يا درآمد ملى را بالا نشان دهيم.
...


مبلغ قابل پرداخت 26,200 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۹ تیر ۱۳۹۸               تعداد بازدید : 98

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما