محل لوگو

امام حسن


امام حسن

نام فایل : امام حسن

فرمت : .doc

تعداد صفحه/اسلاید : 5

حجم : 52 کیلوبایت


امام حسن(ع)
اسم آن بزرگوار حسن است و اين اسم از طرف پروردگار عالم به ايشان عنايت شده است. از امام سجاد روايت است كه چون حضرت مجتبي عليه السلام به دنيا آمد، جبرييل بر پيامبر (ص) نازل شد و از طرف حق تعالي گفت: چون منزلت اميرالمؤمنين نسبت به تو به منزلة هارون نسبت به موسي است و اسم پسر هارون حسن بوده است، پس اسم او را حسن بگذاريد. روايت منزلت روايتي است مشهور ميان علماي اسلام، زيرا از طريق عامه و خاصه با سندهاي متعددي از رسول اكرم روايت شده است كه مكرراً فرموده اند: يا علي انت مني بمنزلة هارون من موسي الا انه لانبي بعدي. يعني: «تو نسبت به من همچون هاروني نسبت به موسي، جز آنكه پس از من پيامبري نخواهد آمد.» يعني همچنانكه هارون در غيبت موسي، خليفة موسي بود تو نيز خليفة مني و فقط تفاوت در اين است كه پس از موسي پيامبراني آمدند، ولي پس از من پيامبري نخواهد آمد.
مشهورترين كنية آن بزرگوار ابومحمّد، و مشهورترين القاب او مجتبي و سبط اكبر است. آن بزرگوار چهل و هفت سال عمر كرد زيرا ولادت آن بزرگوار شب نيمة رمضان المبارك سال سيّم هجرت بود. آن حضرت هفت سال با جدّ بزرگوارش، و بعد از آن سي سال با پدر بزرگوارش زندگي كرد. مدّت امامت ايشان ده سال است.
حضرت حسن عليه السلام از هر جهت حسن است. جدّي چون رسول اكرم صلي الله عليه وآله داشت، و پدري چون اميرالمؤمنين، و مادري چون زهراي مرضيه. اگر از همة قوانين مؤثر در تشكيل شخصيت كودك مثل قانون وراثت بگذريم، برداشت فرزند از گفتار و كردار پدر و مادر را نمي توانيم انكار كنيم. وقتي جدّي چون رسول اكرم به قدري عبادت كند كه پاهاي مبارك او متورم شود و آية طه ما انزلنا عليك القرآن لتشقي
[1]
طه، آيه 1 و 2 .
[1]
(پيامبر ما بر تو قرآن را نازل نكرديم تا به مشقّت بيفتي) در حق وي نازل گردد، سبطي چون حسن تربيت مي شود كه بيشتر از بيست بار پياده به مكه مي رود و در بعضي از سفرها، پاهاي مبارك آن حضرت متورم مي شود. هنگامي كه پدري چون اميرالمؤمنين عليه السلام در دل شب در وسط ميدان سجّاده بيندازد و تكبيرها از او شنيده شود و از ترس و ابهت پروردگار عالم بنالد، پسري چون حسن تربيت ميشود كه موقع وضو گرفتن بدنش مي لرزد و وقتي وارد مسجد مي شود با تضرع مي گويد: الهي ضيفك ببابك يا محسن قد اتاك المسئ فتجاور عن قبيح عندي بجميل ما عندك يا كريم.
«اي خدا مهمان تو در خانه ات آمده است، اي نيكوكار، گنه كار به در خانة تو آمده، اي كريم به خوبي خود از زشتي او بگذر.»
وقتي پدري چون اميرالمؤمنين سي سال براي مصالح اسلام صبر كند و با ديگران بسازد، و چون كسي كه خاري در چشم او و استخواني در گلوي او باشد در اين جهان زندگي كند، فرزندي چون حسن خواهد داشت كه ده سال براي مصالح اسلام صبر مي كند و با معاويه مدارا مي نمايد.
و مادري چون زهرا دارد كه غذاي خود و وابستگان خود را به فقير مي دهد، سپس غذا تهيه مي كند، يتيمي مي آيد و باز غذا را به او مي دهد و دربار سوم غذا را به اسير مي دهد و بالاخره با آب افطار مي كنند و غذا نمي خورند، و آية مباركه:
ويطعمون الطعام علي حبه مسكينا ويتيما واسيرا
[2]
انسان ، آيه 8.
[2]
.
«و غذاي خود را كه به آن احتياج داشتند به فقير و يتيم و اسير مي دهند» در حق آنان نازل مي شود؛ اين ايثارگري را فرزندش حسن به ارث خواهد برد.
روزي سائلي خدمت آن بزرگوار آمد و اظهار فقر كرد و براي آن حضرت دو بيت شعر خواند كه مضمون آن چنين است: «چيزي ندارم كه بفروشم و حوايج خود را رفع كنم، و حالم بر گفته ام گواه است و فقط آبرويم مانده كه مي خواستم فروخته نشود. ولي امروز تو را خريدار يافتم، آبرويم را بخر و مرا از فقر نجات ده!» حضرت به آن كسي كه تهية مخارج در دستش بود فرمود: «هرچه داري به اين مرد بده كه من از او خجالت مي كشم!» دوازده هزار درهم موجودي را به او داد چنانكه براي مخارج آن روز چيزي نماند، و جواب دو شعر را نيز چنين داد: «تو از ما با عجله چيزي خواستي، آنچه بود داديم و بسيار كم بود. بگير و آنچه داشتي ـ آبرو ـ حفظ كن و گويا كه ما را نديده اي و به ما چيزي نفروخته اي.»
و مادري دارد چون زهرا كه از شب تا صبح در نماز است و پس از هر نمازي به ديگران دعا مي كند و هنگامي كه حضرت حسن مي پرسد چرا به ما دعا نكردي جواب مي دهد: يا بني الجارثم الدار ـ پسر كم، همسايه ما مقدم است. اين مادر مربي پسري چون حسن است. اين روايت از او است:
ان رجلاً اتي الحسن بن علي عليهما السلام فقال بابي انت وامي اعني علي قضاء حاجة. فانتعل وقام معه فمر علي الحسين صلوات الله عليه وهو قائم يصلي. فقال له اين كنت عن ابي عبدالله تستعينه علي حاجتك؟ فذكر انه معتكف. فقال له اما انه لو اعانك كان خيرا له من اعتكافه شهرا.
«مردي حاجتي داشت، متوسل به حضرت حسن شد. آن حضرت به دنبالش راه افتاد. در ميانه راه امام حسين را ديد كه در حال نماز است. حضرت به آن مرد فرمودند چرا براي حاجتت به حسين مراجعه نكردي؟ گفت او در مسجد معتكف بود. حضرت فرمودند: اگر به او كمك مي كرد بهتر از يك ماه اعتكاف بود.
حضرت مجتبي عليه السام از نظر نسب سرآمد همة مردم بود، و از نظر حسب و فضايل انساني، از زبان آن حضرت بشنويم:
موقعي كه اميرالمؤمنين عليه السلام از دنيا رفت حضرت مجتبي عليه السلام بر منبر رفت و فرمود: «ما اهل بيت «حزب الله» هستيم كه غالب معرفي شده ايم: فان حزب الله هم الغالبون
[3]
مائدة ، قسمتي از آيه 56.
...


مبلغ قابل پرداخت 26,200 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۹ تیر ۱۳۹۸               تعداد بازدید : 95

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما