محل لوگو

تأسيس علم نحو توسط امام علي عليه السلام 141 ص


تأسيس علم نحو توسط امام علي عليه السلام 141 ص

نام فایل : تأسيس علم نحو توسط امام علي عليه السلام 141 ص

فرمت : .doc

تعداد صفحه/اسلاید : 114

حجم : 872 کیلوبایت


آغاز علم نحو
تأسيس علم نحو توسط امام علي عليه السلام
زبان عربي مانند هر زبان ديگر قواعدي دارد كه آن را علم نحو مي‌نامند علم نحو در حفظ لغت از آشفتگي و تحريف و نيز در معناي كلام اهميت زيادي دارد تا آنجا كه گاهي با تبديل كسره به فتحه معناي يك كلمه تغيير مي‌كند كه در بعضي موارد مستلزم كفر است قواعد زبان عرب تا عصر خلافت امام علي عليه‌السلام كشف و تنظيم نشده بود و نوشتن كلام عربي بدون اعراب گذاري انجام مي‌گرفت. قرآن كريم و ساير نوشته‌ها و نامه‌ها بدون اعراب بود مردم قانون اعراب گذاري را نمي‌دانستند اما كار آموختن قواعد زبان عرب براي ساكنين جزيره‌العرب كه با غير عرب آميزش نداشتند بطور طبيعي انجام مي‌گرفت يعني يك طفل عرب با آموختن سخن گفتن آن قواعد ساده را به آساني مي‌آموخت بخصوص آنكه فرهنگ عرب قبل از اسلام بسيار بسيط و حول يك زندگاني ساده دور مي‌زد كه عبارت بود از آب، نان، گوشت، شتر صحرا، شمشير، نسب، جنگ قبيله‌اي و مانند آن. پس از نزول قرآن كريم فرهنگ عرب به فرهنگ اسلام با ابعاد گوناگون آن صفات ربوبي و شناخت انبياء و احوال قيامت و اخلاق و احكام تبديل يافت و لغت عرب آن را فرا گرفت. ليكن پس از فتوحات مسلمانان و آميزش آنان با افراد غيرعرب زبان مانند ايرانيان ساكن شهر كوفه كه ايشان را حمراء مي‌خواندند و اهل سند و هند و در بصره كه ايشان را سبابجه و زط مي‌ناميدند و اقباط در اسكندريه و هجرت مسلمان‌هاي عرب به كشورهاي آفريقا و هند و سند و بلخ و بخارا لغت عرب آشفتگي پيدا نمود به طوري كه كودكان عرب به واسطه معاشرت با همسالان غيرعرب بجاي اينكه زبان فصيح عرب را از قوم و قبيله عرب خود بياموزند از كودكان و معاشرين غيرعرب مي‌آموختند علاوه بر اينكه گاهي مادران اين اطفال زناني بودند كه در فتوحات از اقوام قبط و فوس و روم اسير شده بودند و اين كودكان سخن گفتن را از مادر غيرعرب يا كلفت و نوكر غير عرب در خانه مي‌آموختند در نتيجه اين عومل چنان آشفتگي در زبان نسل جديد عرب پديد آمدكه نزديك بود به تدريج لغت عرب مانند زبان بعضي ملل قديم از بين برود تا آنجا كه جز معدودي متخصصين در هر عصر نتواند آن زبان را بفهماند و در نتيجه باعث مي‌شد كه خواندن و فهميدن قرآن و سنت پيامبر جز براي معدودي امكان نداشته باشد. اين آشفتگي زبان عربي نيمه اول قرن اول هجري بود. ابوالاسود دئلي كه يكي از اصحاب و شاگردان حصرت علي بود داستان تأسيس علم نحو يا قانون اعراب گذاري در زبان عربي را چنين حكايت مي‌كند؛ روزي بر حضرت امير وارد شدم. ديدم آن حضرت در حال فكر و انديشه است به من فرمود: در شهر شما كوفه قرآن را غلط مي‌كنند. مي‌خواهم كاري كنم تا لغت عرب از اين آشفتگي بيرون آيد گفتم يا اميرالمومنين اگر اين كار را بكنيد لغت عرب را زنده كرده‌ايد بعد از چند روز خدمت آن حضرت رسيدم نوشته‌اي به من داد كه در آن زيربناي علم نحو را نوشته بود و از تقسيم كلمه به اسم و فعل و حرف و تعريف آنها شروع مي‌شد. بعد حضرت به من فرمود: انح نحوه؛ به اين نحو پيش برو. ابوالاسود مي‌گويد: آن را گرفته و به منزل رفتم و يك دوره قواعد نحو را بر طبق راهنمايي و طرح حضرت نگاشتم و بعد آن را به حضرت نشان دادم و حضرت اشكالاتش را رفع كرد. مثلاً در مورد اسماء مشبهه بالفعل فرمود: چراكانّ را ننوشتي، گفتم: نمي‌دانستم از آنهاست. فرمودند: از جمله آنها است.
- علامه عسگري، نقش أئمه در احياء دين، علامه عسگري ج 14 ص 159-200
آغاز بسط علم نحو در صدر اسلام
- خدمات متقابل ايران و اسلام ص 446 و 447
علوم ادبي از دستور زبان عربي يعني نحو آغاز مي‌شود. مورخين اسلام اجماع و اتفان دارند كه مبتكر علم نحو اميرالمومنين علي عليه‌السلام است. علامه جليل مرحوم سيد حسن صدر در كتاب نفيس تأسيس الشيعه دلائل و شواهد غيرقابل انكار اين مطلب را ذكر كرده است (تأسيس الشيعه لعلوم السلام صفحات 40-61)
علي عليه‌السلام به ابوالاسود دئلي كه مردي شيعي و فوق‌العاده با استعداد بوده است اصول نحو را آموخت و دستور دارد كه بر اين اساس تأمل كند و بر آن بيفزايد، ابوالاسود طبق دستور عمل كرد و چيزهايي افزود و آنچه مي‌دانست به عده‌اي و از جمله دو پسرش عطاءبن ابي‌الاسود و اباحرب بن ابي‌الاسود و يحي‌بن يعمر و ميمون اقرن و يحي بن نمان و عنبه‌الفيل آموخت. گويند اصمعي عرب و ابوعبيده ايراني دو اديب معروف اسلامي، شاگردان عطاء پسر ابوالاسود بوده‌اند در طبقه بعد از اين طبقه افراد ديگري از قبيل ابواسحاق و عيسي ثقفي و ابوعمروبن العلاء كه مردي شيعي و از قراء سبعه است و بسيار جليل‌القدر است قرار گرفته‌اند. ابوعمروبن العلاء مردي لغوي و عارف به زبان و ادبيات و مخصوصاً اشعار عرب بود از كمال تقوا در ماه مبارك رمضان هرگز شعر نمي‌خواند در سفر نوشته‌هاي خود را از آن رو كه متضمن اشعار عرب جاحلي بود از بين برد.
اصمعي، يونس بن حبيب، ابوعبيده، سعدان بن مبارك نزد وي شاگردي كرده‌اند.
- ريحانه الادب ج 2 ص 213

خليل بن احمد عروضي كه از مجتمعدان و صاحب نظران درجه اول علم نحو استاد مردي شيعي است و از نوابغ به شمار مي‌رود در طبقه بعد از اين طبقه قرار گرفته است. سيبويه معروف صاحب الكتاب شاگرد خليل بوده است و اخفش معروف نزد سيبويه و خليل تحصيل كرده است از اين به بعد نحويين به 2 نحله كوفيين و بصريين تقسيم مي‌شوند. كساني معروف و شاگردش فراء و ابوالعباس ثعلب شاگرد فراء و ابن الاخباري شاگرد ابوالعباس ثعلب از نحله كوفي بوده‌اند و اما سيبويه و اخفش مازني و مبرد و زجاج و ابوعلي فارسي و ابن جني و عبدالقادر جرجاني كه به ترتيب استاد و شاگرد بوده‌اند از نحله بصره به شمار مي‌روند.
اللهم اني اسئلك من علمك بانفذه.
سپاس خدايا را در برابر عطا و احسانش، احساني كه به ما و قبل ازما و بعد از ما به بندگانش عطا فرمود. سپاس به اندازه آنچه هست و در آينه علمش مي‌نمايد، سپاس چند برابر آنچه هست، جاويدان و هميشگي، تا روز رستاخيز سپاسي بي‌كران.
در آغاز لازم مي‌دانم كه از زحمات مادرم و برادر عزيزم حسين كه همواره پشتيبان من در زندگيم بودند تشكر نمايم.
و همچنين از استاد فرزانه و ارجمندم جناب آقاي دكتر ديباجي كه مشوق و راهگشايم بوده و هستند كمال تشكر و قدرداني را دارم.
و از استادان محترم آقاي دكتر زندي استاد راهنما و آقايان دكتر صدقي فيروزحريرچي و دكتر حريرچي كه از راهنمايي‌هاي ايشان در طول تحصيل بهره‌مند گرديدم و از آقاي دكتر شكيب كه الگوي اخلاق شايسته هستند تشكر نمايم.
شرح حال سيوطي
جلال‌الدين ابوالفضل عبدالرحمن سيوطي مورخ و محقق و اديب از نويسندگان مصري در عصر مملوكي از خانواده‌اي ايراني كه در ابتداي امر در بغداد مي‌زيستند در سال 894 ه در قاهره متولد شد.
- تاريخ الادب اللغه العربيه ج 3 ص 239
خاندانش ده نسل قبل از او به سيوط آمده بودند نسبش به امام شيخ همام‌الدين خضيري كه عالم و محقق و متصوف بود برمي‌گردد. شيخ همام‌الدين خضيري و نسبت به محله خضيريه در بغداد به اسيوط بغداد آمد در زمان دولت ايوبي ترجيحاً در آنجا زندگي كرد و خانواده‌اش نسل به نسل آنجا اقامت گزيدند و مردان بزرگ و شريفي از آنها در اسيوط در دوره وسطي ظهور پيدا كردند و از بين آنها قاضي و تاجر و مأمور دولت و افراد با نفوذ زياد بودند. عبدالرحمن سيوطي يكي از افراد همان خانواده‌اي كه در اسيوط سكونت داشتند مي‌باشد كه به جستجوي علم پرداخت و به خاطر علم آموختن در جواني عازم قاهره شد و از رابطه گذشتگانش با امير شيوخ استفاده كردو تدريس فقه را در مدرسه شيوخي به عهده گرفت و آثار فراواني در فقه و نحو تأليف كرد و در 510 سالگي در حالي كه پسرش عبدالرحمن حدوداً 6 ساله بود در سال 1451 ميلادي وفات كرد سيوطي شرح حال خود را در كتاب «حسن‌المحاضره في اخبار مصر و قاهره» و همچنين در كتاب «بغيه الوعاه» و كتاب ديگرش «التحدث بنعمه الله» آورده است.
- عبدالغني عبدالله يسري، معجم المورخين المسلمين ص 94-99
پدرش هنگام وفات سرپرستي او را به يكي از دوستانش، كمال‌بن همام واگذار كرد. سيوطي توانست در سن كمتر از 8 سالگي كل قرن كريم را حفظ نمايد سپس كتاب عمده الاحكام و منهاج نووي و الفيه ابن مالك و منهاج بيضاوي را حفظ نمود.
- حنبلي، ابن عماد، شذرات الذهب ج 8 ص 51-52
سيوطي خود در مقدمه كتاب بغيه الوعاه مي‌نويسد:
...


مبلغ قابل پرداخت 27,000 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۴ تیر ۱۳۹۸               تعداد بازدید : 50

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما