محل لوگو

راه های مقابله با خشم و عصبانیت


راه های مقابله با خشم و عصبانیت

نام فایل : راه های مقابله با خشم و عصبانیت

فرمت : .docx

تعداد صفحه/اسلاید : 5

حجم : 19 کیلوبایت


سئوالات متعددي از خوانندگان عزيز داشتيم که در مورد خشم و عصبانيت راهنمايي خواسته بودند.  از جمله خواننده اي سئوال کرده است:   شوهرم فردي عصباني است به سادگي از کوره در مي رود.  نگراني من اکنون در مورد پسرم است. او از وقتيکه وارد دبيرستان شده، گاه مي بينم مانند پدرش رفتار مي کند.  من آدم ملايمي هستم و هميشه سعي کرده ام آرامش را در خانه حفظ کنم.  سئوال من اين است که در مقابل خشم و عصبانيت چه بايد کرد و بهترين  راه مقابله با عصبانيت چيست؟
اين خواننده عزيز يکي از مهمترين و حساس ترين مسائل و مشکلاتي را که بسياري از مردم دنيا با آن روبرو هستند مطرح کرده است.  خشم و عصبانيت از عوامل مهم نه تنها اختلافات خانوادگي، بلکه مشکلات در محيط کار و در روابط اجتماعي است.  براي درک بهتر اين مشکل بزرگ ابتدا ببينيم خشم و عصبانيت چيست.  
عصبانيت يک احساس طبيعي است
در بسياري از جوامع و فرهنگ ها از جمله فرهنگ ايراني، خشم و عصبانيت بعنوان يک حالت بد و يا نقطه ي ضعف ديده ميشود.  در نتيجه شخص عصباني کسي است که بايد از او دوري جست و يا مورد سرزنش قرار داد.  مهمترين اصلي که در مورد خشم و عصبانيت بايد بدانيم اين است که يک احساس طبيعي و ذاتي است و مانند هر احساس ديگري مثل غم، نااميدي، شادي و يا ترس در همه انسانها وجود دارد.  پس احساس عصبانيت بخودي خود بد و نادرست نيست، بلکه نحوه ي ابراز آن است که مي تواند مشکل ساز باشد.  خشم و عصبانيت از احساسات اوليه اي است که حتا در حيوانات نيز ديده ميشود.  در حقيقت، خشم و عصبانيت يکي از مکانيزم هاي دفاعي انسان است.  نوزاد انسان وقتي بدنيا ميآيد با صداي بلند گريه ميکند و دست و پا ميزند.  نوزاد با لبخند بدنيا نمي آيد.  يکنوع خشمي در نوزاد است که در حقيقت نشانه ي سلامت او است. اگر نوزادي بدنيا بيايد و گريه بلند  نکند و حرکتي از خود نشان ندهد، بايد نگران سلامت او بود.  پس نکته ي مهمي را که بايد پذيرفت و اين پيام بايد به خود و به اطرافيان نيز داده شود اين است که همه حق و اجازه دارند عصباني شوند.  حتا انسان بايد بتواند احساس خشم و عصبانيت خود را ابراز کند.  ابراز عصبانيت نبايد هميشه بعنوان يک احساس بد تلقي شود.  زيرا ن تيجه اين خواهد بود که بسياري، احساس خشم خود را در درون پنهان کرده و خشمي که بدرون ريخته شود، به اشکال بيمارگونه به تدريج بيرون خواهد آمد.  
رابطه ي خشم و افسردگي
از آنجايي که خشم و عصبانيت يک احساس قوي، طبيعي و لازم براي بقاي انسان است انرژي زيادي به همراه خود دارد.  اين انرژي مي تواند نابود کننده و يا سازنده باشد.  چنانچه از کودکي عصباني شدن و ابراز احساس خشم در خانواده منع شود و يا حتا کودک بخاطر ابراز اين احساس طبيعي مثلاً تنبيه شود، پيامي که به او داده مي شود اينست که احساس عصبانيت و ابراز آن خطرناک است.  نتيجه، به درون ريختن احساسات و ترس از ابراز هر نوع احساس است.  در برخي اين به درون ريختن، بتدريج تبديل به افسرگي هاي مزمن و يا دلشوره و نگراني دائمي مي شود.  
بسياري از بيماري هاي جسمي، به دليل افسردگي و يا نگراني هاي مزمن است.  ترس از ابراز عصبانيت همچنين موجب ميشود که در مقابل افراد عصباني، فرد بتواند ابراز وجود کرده و در روابط خانوادگي و يا شغلي با مشکلات گوناگون روبرو شود.  براي مثال کساني که عليرغم قابليت هاي بسيار، دائم احساس کمبود مي کنند و يا در مقابل کسي که حرف زور ميزند نمي توانند ايستادگي کنند، در واقع از هر نوع ابراز عصبانيت ترس  دارند، چه ابراز عصبانيت خويش و چه ابراز عصبانيت اشخاص ديگر.  باين ترتيب، انرژي خشم و عصبانيت در اين افراد به درون ريخته و موجب آزار دروني شخص مي شود.  بسياري از اوقات احساس خشم و عصبانيت مي تواند به دلخوري، احساس نفرت و يا کينه تبديل شود.  روزها، ماه ها و يا حتا سال ها اين احساسات در درون جمع شده و مانند موريانه روح و جسم انسان را مي خورد.  انباشته شدن اين احساسات منفي و آزار دهنده، بشکلي و در زماني بروز خواهد کرد.  آن خشم هاي قديمي مي توانند هيولاهاي امروز زندگي باشند که به اشکال مختلف مانند بيماري هاي جسمي، روحي، اعتياد و يا حتا خشونت عليه خود و ديگران خودنمايي کنند.  تحقيقات در اين زمينه نشان مي دهد که احساس دلخوري و کينه که براي سال ها در درون انسان باقي مانده ورشد مي کند، بزرگترين دليل فشارهاي روحي و يا استرس است.
ريشه عصبانيت چيست؟
جالب است بدانيم خشم و عصبانيت يکي از راه هاي مقابله با فشارهاي زندگي است.  زيرا در تحقيقاتي که در ريشه يابي عصبانيت شده،باين نتيجه رسيده اند که مهمترين نقش عصبانيت، جلوگيري از احساس درد و رنج  است.  
شايد اين سئوال پيش بيايد که چگونه خشم و عصبانيت جلوي احساس درد را مي گيرد.  پاسخ اين است که خشم در حقيقت مانع ميشود که انسان نسبت به احساسات دردناک  جسمي و روحي آگاهي پيدا کند.  بعبارت ديگر، خشم و عصبانيت بنوعي انسان را در مقابل درد بيحس مي کند به اين دليل است که خشم يک مکانيزم دفاعي ناميده مي شود.  در تراژدي هاي دردناک زندگي، انسان قبل از احساس درد، احساس خشم نسبت به انسان هاي ديگر، زندگي و حتا خدا پيدا مي کند.
برخي از اين حساسات دردناک عبارتند از دلهره هاي شديد، ترس، احساس گناه، احساس شکست و بي ارزش بودن.  معمولاً ريشه هاي عصبانيت را بايد در وقايع کودکي و يا نحوه رفتار اطرافيان جستجو کرد. اگر چه خشم يک احساس طبيعي است، ولي نحوه ابراز خشم و عصبانيت در افراد مختلف متفاوت است و اين بخش يعني نحوه ي ابراز عصبانيت معمولاً يادگرفتني است.  براي مثال اگر فردي در خانواده اي بزرگ شده که پدر و يا مادر خشم خود را با داد و فرياد، ناسزا گفتن،کوچک کردن ديگران، مشت کوبيدن به در و ديوار، شکستن وسائل خانه و بدتر از همه، حملات فيزيکي به افراد خانواده ابراز داشته اند، بدون شک کودکان نيز ياد مي گيرند که خشم خود را از اين راه ها ابراز کنند.  حتا در چنين مواردي، براي برخورد با درد و رنجي که رفتار خشونت آميز در انسان بوجود مي آورد، راه حل در خشم و عصبانيت بيشتر است.
راه هاي مقابله با عصبانيت
با اين توضيحات کلي، اميدوارم درک خشم و عصبانيت ساده تر شده باشد.  در اينجا مي پردازم به پاسخ خواننده عزيزي که راه هاي مقابله با عصبانيت را پرسيده اند.  مهمترين نکته اي که در مقابله با خشم بايد بدانيم اينست که عصبانيت يک احساس طبيعي و دروني است.  باين معني که احساس عصبانيت درست و خوب است، ولي نحوه ابراز آن بايد همراه با گفتگو و حتا بدون حمله لفظي به افراد ديگر باشد.  
ريشه عصبانيت در درون شخص است.  باين گونه، صرفنظر از آنچه در اطراف انسان مي گذرد، مسئوليت عصباني شدن با شخص عصباني است.  يکي از مشکلات برخورد با عصبانيت اينست که شخص عصباني بطور معمول ديگران و يا شرايط خارج از خود را مسئول اين حساس مي داند و با سرزنش کردن اطرافيان، موجب ناراحتي بيشر ميشود.  پس، اولين راه مقابله با عصبانيت، بعهده گرفتن مسئوليت اين احساس است.  در بحبوحه عصبانيت، نميشود با بحث و گفتگو مشکلي را حل کرد.  دومين راه مقابله اينست که بحث و گفتگو را متوقف کرد و با نفس عميق کشيدن، از محل خارج شدن، دست و صورت را آب زدن و ايجاد سکوت و آرامش، آتش خشم را خاموش کرد.  وقتي مي بينيم خودمان و يا ديگران عصباني هستيم، بلافاصله بايد بگوييم «من الان خيلي عصباني هستم و احتياج دارم که خودم را آرام کنم».  و يا به شخص عصباني بگوييم «بنظر ميرسد الان وقت خوبي براي ادامه اين بحث نيست، بگذار کمي هر دو آرام شويم و بعد به گفتگو ادامه خواهيم داد».
 بي احترامي و داد و بيداد و ناسزا گفتن، به خشم مي افزايد.  در بحبوحه عصبانيت، سرزنش کردن نتيجه منفي دارد.  در چنين شرايطي، بويژه وقتي با کودکان و نوجوانان روبرو هستيم بايد احساس عصبانيت آنها را تاييد کنيم.  بکار بردن جملاتي مانند:  «من مي بينم که تو احساس عصبانيت ميکني.  همه آدم ها حق دارند عصباني شوند، من آماده ام که تو برايم توضيح بدهي از چه عصباني هستي و يا اگر ترجيح ميدهي، بعداً راجع باين موضوع صحبت خواهيم کرد».  اين نوع برخورد به احساس آرامش مي افزايد.  بطور کلي افرادي که زياد عصباني ميشوند، قادر نيستند احساسات و خواسته هاي خود را درست بيان کنند.  باين گونه، در مواردي که همه چيز آرام است ميتوان آنها را تشويق به صحبت و بازگو کردن احساسات و نيازهايشان کرد.  واقعيت اين است که شخص عصباني در عين حال از چيزي رنج ميبرد، ولي يا آگاه به اين احساس دروني نيست و يا توانايي بازگو کردن آن را ندارد.  گاه نيز  بدلايلي مي ترسد از احساسات درون سخني گويد.  ترس و عصبانيت دو روي يک سکه هستند.
اگر بدانيم که دليل مهم عصبانيت يک احساس دردناک دروني است، بهتر ميتوانيم  با شخص عصباني برخورد کنيم.
در زمينه خشم و عصبانيت در آينده اطلاعات بيشتري در اختيار خوانندگان عزيز قرار خواهم داد.


مبلغ قابل پرداخت 27,500 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۱ تیر ۱۳۹۸               تعداد بازدید : 101

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما