محل لوگو

دا نش حضرت علی


دا نش حضرت علی

نام فایل : دا نش حضرت علی

فرمت : .DOC

تعداد صفحه/اسلاید : 24

حجم : 130 کیلوبایت


دا نش حضرت علی علیه السلام
پس از درگذشت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم گروههايى از دانشمندان يهود ونصارا براى تضعيف روحيه‏مسلمانان به مركز اسلام روى مى‏آوردند وسؤالاتى رامطرح مى‏كردند. از جمله، گروهى از احبار يهود وارد مدينه شدند وبه خليفه اول گفتند:در تورات چنين مى‏خوانيم كه جانشينان پيامبران، دانشمندترين امت آنها هستند. اكنون كه شما خليفه پيامبر خود هستيد پاسخ دهيد كه خدا در كجاست.آيا در آسمانهاست‏يا در زمين؟

ابوبكر پاسخى گفت كه آن گروه را قانع نساخت; او براى خدا مكانى در عرش قائل شد كه با انتقاد دانشمند يهودى روبرو گرديد وگفت:در اين صورت بايد زمين خالى از خدا باشد!

در اين لحظه حساس بود كه على عليه السلام به داد اسلام رسيد وآبروى جامعه اسلامى را صيانت كرد. امام با منطق استوار خود چنين پاسخ گفت:
«ان الله اين الاين فلا اين له ; جل ان يحويه مكان فهو في كل مكان بغير مماسة و لامجاورة.يحيط علما بما فيها و لا يخلو شي‏ء من تدبيره » (1)

مكانها را خداوند آفريد واو بالاتر از آن است كه مكانها بتوانند اورا فرا گيرند. او در همه جا هست، ولى هرگز با موجودى تماس ومجاورتى ندارد. او بر همه چيز احاطه علمى دارد وچيزى از قلمرو تدبير او بيرون نيست.

حضرت على عليه السلام در اين پاسخ، به روشنترين برهان، بر پيراستگى خدا از محاط بودن در مكان، استدلال كرد ودانشمند يهودى را آنچنان غرق تعجب فرمود كه وى بى اختيار به حقانيت گفتار على عليه السلام وشايستگى او براى مقام خلافت اعتراف كرد.

امام عليه السلام در عبارت نخست‏خود (مكانها را خداوند آفريد...) از برهان توحيد استفاده كرد وبه حكم اينكه در جهان قديم بالذاتى جز خدا نيست وغير از او هرچه هست مخلوق اوست، هر نوع مكانى را براى خدا نفى كرد. زيرا اگر خدا مكان داشته باشد بايد از نخست‏با وجود او همراه باشد، در صورتى كه هرجه در جهان هست مخلوق اوست واز جمله تمام مكانها واز اين رو، چيزى نمى‏تواند با ذات او همراه باشد. به عبارت روشنتر، اگر براى خدا مكانى فرض شود، اين مكان بايد مانند ذات خدا قديم باشد ويا مخلوق او شمرده شود. فرض اول با برهان توحيد واينكه در عرصه هستى قديمى جز خدا نيست‏سازگار نيست وفرض دوم، به حكم اينكه مكانى فرضى مخلوق خداست، گواه بر اين است كه او نيازى به مكان ندارد، زيرا خداوند بود واين مكان وجود نداشت وسپس آن را آفريد.

حضرت على عليه السلام در عبارت دوم كلام خود (او در همه جا هست‏بدون اينكه با چيزى مماس ومجاور باشد) بر يكى از صفات خدا تكيه كرد وآن اين است كه او وجود نامتناهى است ولازمه نامتناهى بودن اين است كه در همه جا باشد وبر همه چيز احاطه علمى داشته باشد، وبه حكم اينكه جسم نيست تماس سطحى با موجودى ندارد ودر مجاورت چيزى قرار نمى‏گيرد.

آيا اين عبارات كوتاه وپر مغز گواه بر علم گسترده حضرت على -عليه السلام وبهره گيرى او از علم الهى نيست؟

البته اين تنها مورد نبوده است كه امام عليه السلام در برابر احبار و دانشمندان يهود در باره صفات خدا سخن گفته، بلكه در عهد دو خليفه ديگر ودر دوران خلافت‏خويش نيز بارها با آنان سخن گفته است.

ابونعيم اصفهانى صورت مذاكره امام عليه السلام را با چهل تن از احبار يهود نقل كرده است كه شرح سخنان آن حضرت در اين مناظره نياز به تاليف رساله اى مستقل دارد ودر اين مختصر نمى‏گنجد. (2)

شيوه بحث امام على عليه السلام با افراد بستگى به ميزان معلومات وآگاهى آنان داشت. گاهى به دقيقترين برهان تكيه مى‏كرد واحيانا با تشبيه وتمثيلى مطلب را روشن مى‏ساخت.
پاسخ قانع كننده به دانشمند مسيحى

...


مبلغ قابل پرداخت 27,500 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۱ تیر ۱۳۹۸               تعداد بازدید : 113

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما