محل لوگو

شيعه چگونه شكل گرفت 30ص


شيعه چگونه شكل گرفت 30ص

نام فایل : شيعه چگونه شكل گرفت 30ص

فرمت : .doc

تعداد صفحه/اسلاید : 23

حجم : 105 کیلوبایت


شيعه چگونه شكل گرفت؟

آشنايي با فرقه هاي اسلامي (7)
آفتاب: شيعه يكي از فرقه هاي اسلامي است و تأثيرات شگرفي بر تفكر اسلامي و حتي فقه ساير فرقه هاي اسلامي داشته است. نحوه شكل گيري مذهب شيعه را به روايت استاد علامه طباطبايى (از كتاب شيعه در اسلام ايشان) نقل مي كنيم.
آغاز پيدايش«شيعه»را كه براى اولين بار به شيعه على عليه السلام (اولين پيشوا از پيشوايان اهل بيت عليهم السلام) معروف شدند،همان زمان حيات پيغمبر اكرم بايد دانست و جريان ظهور و پيشرفت دعوت اسلامى در 23 سال زمان بعثت،موجبات زيادى در بر داشت كه طبعا پيدايش چنين جمعيتى را در ميان ياران پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم ايجاب مى‏كرد (1) .
الف:پيغمبر اكرم در اولين روزهاى بعثت كه به نص قرآن مأموريت يافت كه خويشان نزديكتر خود را به دين خود دعوت كند (2) صريحا به ايشان فرمود كه هر يك از شما به اجابت دعوت من سبقت گيرد،و زير و جانشين و وصى من است.على عليه السلام پيش از همه مبادرت نموده اسلام را پذيرفت و پيغمبر اكرم ايمان او را پذيرفت ووعده‏هاى خود را (3) تقبل نمود و عادتا محال است كه رهبر نهضتى در اولين روز نهضت و قيام خود يكى از ياران نهضت را به سمت وزيرى و جانشينى به بيگانگان معرفى كند،ولى به ياران و دوستان سر تا پا فداكار خود نشناساند يا تنها او را با امتياز وزيرى و جانشينى بشناسد و بشناساند ولى در تمام دوره زندگى و دعوت خود،او را از وظايف وزيرى معزول و احترام مقام جانشينى او را ناديده گرفته و هيچگونه فرقى ميان او و ديگران نگذارد.
ب:پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم به موجب چندين روايت مستفيض و متواترـكه سنى و شيعه روايت كرده‏اندـتصريح فرموده كه على (4) عليه السلام در قول و فعل خود از خطا و معصيت مصون است،هر سخنى كه گويد و هر كارى كه كند با دعوت دينى مطابقت كامل دارد وداناترين (5) مردم است به معارف و شرايع اسلام.
ج:على عليه السلام خدمات گرانبهايى انجام داده و فداكاريهاى شگفت‏انگيزى كرده بود،مانند خوابيدن در بستر پيغمبر اكرم در شب هجرت (6) و فتوحاتى كه در جنگهاى بدر و احد و خندق و خيبر به دست وى صورت گرفته بود كه اگر پاى وى در يكى از اين وقايع در ميان نبود،اسلام و اسلاميان به دست دشمنان حق،ريشه كن شده بودند (7) .
د:جريان«غدير خم»كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم در آنجا على عليه السلام را به ولايت عامه مردم نصب و معرفى كرده و او را مانند خود متولى قرار داده بود (8) .
بديهى است اين چنين امتيازات و فضائل اختصاصى ديگر كه مورد اتفاق همگان بود (9) و علاقه مفرطى كه پيغمبر اكرم به‏على عليه السلام داشت (10) ،طبعا عده‏اى از ياران پيغمبر اكرم را كه شيفتگان فضيلت و حقيقت بودند بر اين وا ميداشت كه على عليه السلام را دوست داشته به دورش گرد آيند و از وى پيروى كنند،چنانكه عده‏اى را بر حسد و كينه آن حضرت وا مى‏داشت.
گذشته از همه اينها نام«شيعه على»و«شيعه اهل بيت»در سخنان پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم بسيار ديده مى‏شود (11) .
سبب جدا شدن اقليت شيعه از اكثريت سنى و بروز اختلاف
هواخواهان و پيروان على عليه السلام نظر به مقام و منزلتى كه آن حضرت پيش پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم و صحابه و مسلمانان داشت مسلم مى‏داشتند كه خلافت و مرجعيت پس از رحلت پيغمبر اكرم از آن على عليه السلام مى‏باشد و ظواهر اوضاع و احوال نيز جزء حوادثى كه درروزهاى بيمارى پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم به ظهور پيوست (12) نظر آنان را تأييد مى‏كرد.
ولى بر خلاف انتظار آنان درست در حالى كه پيغمبر اكرم رحلت فرمود و هنوز جسد مطهرش دفن نشده بود و اهل بيت و عده‏اى از صحابه سرگرم لوازم سوگوارى و تجهيزاتى بودند كه خبر يافتند عده‏اى ديگرـكه بعدا اكثريت را بردندـبا كمال عجله و بى آنكه با اهل بيت و خويشاوندان پيغمبر اكرم و هوادارانشان مشورت كنند و حتى كمترين اطلاعى بدهند،از پيش خود در قيافه خيرخواهى،براى مسلمانان خليفه معين نموده‏اند و على و يارانش را در برابر كارى انجام يافته قرار داده‏اند (13) .على عليه السلام و هواداران اومانند عباس و زبير و سلمان و ابوذر و مقداد و عمار پس از فراغ از دفن پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم و اطلاع از جريان امر در مقام انتقاد بر آمده به خلافت انتخابى و كارگردانان آن اعتراض نموده اجتماعاتى نيز كرده‏اند ولى پاسخ شنيدند كه صلاح مسلمانان در همين بود (14) .
اين انتقاد و اعتراف بود كه اقليتى را از اكثريت جدا كرد و پيروان على عليه السلام را به همين نام«شيعه على»به جامعه شناسانيد و دستگاه خلافت نيز به مقتضاى سياست وقت،مراقب بود كه اقليت نامبرده به اين نام معروف نشوند و جامعه به دو دسته اقليت و اكثريت منقسم نگردد بلكه خلافت را اجماعى مى‏شمردند و معترض را متخلف از بيعت و متخلف از جماعت مسلمانان مى‏ناميدند و گاهى با تعبيرات زشت ديگر ياد مى‏كردند (15) .
البته شيعه همان روزهاى نخستين،محكوم سياست وقت شده نتوانست با مجرد اعتراض،كارى از پيش ببرد و على عليه السلام نيز به منظور رعايت مصلحت اسلام و مسلمين و نداشتن نيروى كافى دست به يك قيام خونين نزد،ولى جمعيت معترضين از جهت عقيده تسليم اكثريت نشدند و جانشينى پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم و مرجعيت علمى را حق طلق على عليه السلام مى‏دانستند (16) و مراجعه علمى و معنوى‏را تنها به آن حضرت روا مى‏ديدند و به سوى او دعوت مى‏كردند (17) .
دو مسئله جانشينى و مرجعيت علمى
«شيعه»طبق آنچه از تعاليم اسلامى به دست آورده بود معتقد بود كه آنچه براى جامعه در درجه اول اهميت است،روشن شدن تعاليم اسلام و فرهنگ دينى است (18) و در درجه تالى آن،جريان كامل آنها در ميان جامعه مى‏باشد.
و به عبارت ديگر اولا:افراد جامعه به جهان و انسان با چشم واقع بينى نگاه كرده،وظايف انسانى خود را (به طورى كه صلاح واقعى است) بدانند و بجا آورند اگر چه مخالف دلخواهشان باشد.
ثانيا:يك حكومت دينى نظم واقعى اسلامى را در جامعه حفظ و اجرا نمايد و به طورى كه مردم كسى را جز خدا نپرستند و از آزادى كامل و عدالت فردى و اجتماعى بر خوردار شوند،و اين دو مقصود به دست كسى بايد انجام يابد كه عصمت و مصونيت خدايى داشته باشد و گرنه ممكن است كسانى مصدر حكم يا مرجع علم قرار گيرند كه در زمينه وظايف محوله خود،از انحراف فكر يا خيانت سالم نباشد و تدريجا ولايت عادله آزاديبخش اسلامى به سلطنت استبدادى و ملك كسرايى و قيصرى تبديل شود و معارف پاك دينى مانند معارف اديان ديگر دستخوش تحريف و تغيير دانشمندان بلهوس و خودخواه گردد و تنها كسى كه به تصديق پيغمبر اكرم در اعمال و اقوال خود مصيب و روش او با كتاب خدا و سنت پيغمبر مطابقت كامل داشت همان على عليه السلام بود (19) .
و اگر چنانچه اكثريت مى‏گفتند قريش با خلافت حقه على مخالف بودند،لازم بود مخالفين را بحق وادارند و سركشان را به جاى خود بنشانند چنانكه با جماعتى كه در دادن زكات امتناع داشتند،جنگيدند و از گرفتن زكات صرفنظر نكردند نه اينكه از ترس مخالفت قريش،حق را بكشند .
آرى آنچه شيعه را از موافقت با خلافت انتخابى باز داشت،ترس از دنباله ناگوار آن يعنى فساد روش حكومت اسلامى و انهدام اساس تعليمات عاليه دين بود،اتفاقا جريان بعدى حوادث نيز اين عقيده (يا پيش بينى) را روز به روز روشنتر مى‏ساخت و در نتيجه شيعه نيز در عقيده خود استوارتر مى‏گشت و با اينكه در ظاهر با نفرات ابتدائى انگشت شمار خود به هضم اكثريت رفته بود و در باطن به اخذ تعاليم اسلامى از اهل بيت و دعوت به طريقه خود،اصرار مى‏ورزيدند در عين حال براى پيشرفت و حفظ قدرت اسلام،مخالفت
” پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم به موجب چندين روايت مستفيض و متواترـكه سنى و شيعه روايت كرده‏اندـتصريح فرموده كه على (4) عليه السلام در قول و فعل خود از خطا و معصيت مصون است،هر سخنى كه گويد و هر كارى كه كند با دعوت دينى مطابقت كامل دارد وداناترين مردم است به معارف و شرايع اسلام.... “
علنى نمى‏كردند و حتى افراد شيعه،دوش به دوش اكثريت به جهاد مى‏رفتند و در امور عامه دخالت مى‏كردند و شخص على عليه السلام در موارد ضرورى،اكثريت را به نفع اسلام راهنمايى مى‏نمود (20) .
روش سياسى خلافت انتخابى و مغايرت آن با نظر شيعه
...


مبلغ قابل پرداخت 27,500 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۳۱ خرداد ۱۳۹۸               تعداد بازدید : 62

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما